مقام سیده زینب (س) – مصر

مقام حضرت زینب «علیها السلام»

یکی از مشاهد و مقاماتی که بسیار مورد احترام مصری ها است، مقام حضرت زینب «سلام الله علیها» می باشد، در خصوص این که قبر این علیا مخدره در کجا واقع شده است بین اصحاب سیر و تاریخ نگاران اختلاف می باشد، برخی مثل مرحوم سیّد محسن أمین عاملی صاحب کتاب أعیان الشیعه بر این باورند که این حضرت از مدینه خارج نشده اند، و در همان شهر رحلت کرده اند، و در قبرستان بقیع دفن شده اند، برخی دیگر بر این اعتقادند که قبر حضرت زینب «علیها السلام» در منطقه راویه و محلّه ای به نام (قبر الست) در فاصله هفت کیلومتری حاشیه پایتخت سوریه واقع شده است و ادلّه قوی که بعداً به آن اشاره خواهد شد این نظریه را تأیید می کند، بعضی از مؤرخین و بالخصوص متأخرین از نویسندگان مصری براین باورند که قبر حضرت زینب «علیها السلام» در شهر قاهره پایتخت مصر در منطقه الفسطاط معروف به (الحمراء القصوی) و (قنطره السباع)می باشد، بخاطر اهمیت موضوع و از این که مصری ها مصرند مقام آن حضرت در قاهره می باشد و این عقیده خلاف واقع است، بطور مختصر این سه نظریه را ذکر و تحلیل می کنیم.

لازم به ذکر است که در خصوص حضرت زینب «علیها السلام» نویسندگان کتب زیادی را تألیف کرده اند، و اکثر آنان به نقش آن حضرت در واقعه کربلا اکتفاء کرده و تحقیق تحلیلی و مطالعه میدانی در خصوص محل دفن آن حضرت نکرده اند، در مورد مدفن آن حضرت تنها کتاب تحلیلی که این حقیر دیده ام کتاب (مرقد العقیله زینب «علیها السلام» فی میزان الدراسه و التحقیق و التحلیل) تألیف الشیخ محمد حسنین السابقی، چاپ دار الولاء بیروت، می باشد، از آن جهت که نویسنده این کتاب تحقیقی نسبتاً جامع و دقیق انجام داده ما در این مختصر برخی فرازهای این کتاب را بطور خلاصه می آوریم.

مقام سیده زینب مصر  

برخی متأخرین از نویسندگان و مورخین مصری بر این باورند که زینب کبری «علیها السلام» در مصر مدفون می باشند، سر منشأ این توهم به اظهار نظر حسن قاسم المصری برمی گردد، ایشان مدعی است که در زمان دولت فاطمی ها یکی از خلفای فاطمی به نام الخلیفه ظافر الفاطمی جهت زیارت قبر حضرت زینب «علیها السلام» با پای پیاده به بارگاه ایشان می آمده است، علت اظهار این رأی به تشابه اسمی بین زینب کبری «علیها السلام» و صاحب قبر واقعی زینبیه مصر که زینب بنت یحیی المتوج بن حسن الأنور از نوادگان إمام حسن مجتبی «علیه السلام» وجود دارد بر می گردد ، فلذا بخاطر این تشابه استاد حسن قاسم اشتباها آن مقام را منتسب به زینب کبری «علیها السلام»  دانسته است، پس از آن دیگر نویسندگان مصری بدون تحقیق و مراجعه به مصادر اوّلیه این رأی تأیید می کردند و مقالات و کتبی در این رابطه نوشته اند که همگی هیچ مبنا و اساس صحیحی دارد، به عنوان مثال نویسنده کتاب (أهل البیت «علیهم السلام» فی مصر) آقای شوقی محمد با مقدمه آقای سید هادی خسروشاهی بخشی از کتاب خود  را تحت عنوان السیّده زینب (أم الشهداء) «علیها السلام» اختصاص داده است که آقایان علی أحمد شبلی، صافیناز کاظم، حنفی المحلاوی و سعاد ماهر مقالاتی در خصوص شخصیت حضرت زینب کبری «علیها السلام» و توصیف مقام، ضریح و مسجد آن نوشته اند، ولی هیچکدام تاریخ دقیق خروج آن از حضرت از مدینه و ورود وی را به مصر ذکر نکرده و اساساً در مقالات خود به هیچ مرجع تاریخی معتبری اشاره ای ندارند.

خلاصه این ادعا ( مقام حضرت کبری «علیها السلام» در قاهره است) به شرح ذیل که برگرفته از برخی کتب و مقالات می باشد ذکر می شود:

حضرت زینب سلام الله علیها بخاطر شرائط سخت مدینه و فشار اموی ها، تصمیم بر آن گرفتند که از مدینه به مکان  دیگری هجرت کنند، ایشان از بین بلاد اسلامی مصر را انتخاب کردند، چون شنیده بودند که مردم مصر نسبت به خاندان رسالت احترام می‌گذارند و همچنین از أم سلمه روایتی از پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم»  در مدح أهل مصر وارد شده است که حضرت فرمودند: «إنّکُم سَتَفتِحَون مِصرَ وَ هی أَرضٌ یُسمّی فیها القیراطُ، فَإذا فَتَحتُمُوها فَأَحسِنُوا إِلی أَهلِها فَإنَّ لَهُم ذِمَّهً و رَحِماً» أوقال:«ذِمَهً و صِهراً»[۱]

حضرت زینب «علیها السلام»  را در این سفر تعدادی از خاندان أهل البیت همراهی می‌کردند، از این همراهان را می‌توان فاطمه دختر حضرت امام حسین «علیه السلام» و همینطور سکینه دختر دیگر آن حضرت نام برد، که این دو بزرگوار در شهر قاهره مسجد و بارگاهی دارند.

هنگامی که مردم مصر شنیدن که کاروان عقیله بنی هاشم قصد دیار آنان را کرده همه با خوشحالی جهت استقبال از آنان آماده شدند، در این استقبال علماء و أعیان و أشراف و تجّار نیز مشارکت داشتند، چون ورود کاروان حضرت زینب «علیها السلام»  به قاهره در همان سالی بود که امام حسین «علیه السلام»  به شهادت رسیده بود، هنگام ورود آن کاروان بعضی‌ها به عقلیه بنی هاشم تسلیت می‌گفتند، بطوری که همه به شیون وزاری مشغول شدند، حضرت زینب «علیها السلام»  هم این آیه قرآن را تلاوت می فرمودند:«هذا ما وَعَدنا الرَّحمنُ وَ صَدَقَ المُرسَلُونَ»[۲] و گریه می کردند.

پس از استقبال با شکوه از آن علیا مخدره، یکی أعیان و أشراف منطقه، به نام مسلّمه بن مخلّد الأنصاری والی وقت مصر منزلی را در منطقه الفسطاط معرف به (الحمراء القصوی) و (قنطره السباع) در اختیار آن حضرت و همراهانشان قرار دادند، و مردم همه روزه جهت عرض سلام و ارادت خدمتشان می‌رسیدند، ورود آن حضرت مصادف بود با اول شعبان سال ۶۱ هجری (۲۶/آوریل/۶۸۱ میلادی)، حضرت زینب «علیها السلام»  در روز یکشنبه ۱۴ رجب ۶۲ هجری (۲۸ مارس ۶۸۲ میلادی) به لقاء الله پیوستند.[۳] پس از رحلت جمعیت زیادی در تشیع و تدفین ایشان شرکت کردند، مقام حضرت زینب «علیها السلام»  در شهر قاهره واقع است که دارای بارگاه و گنبد بسیار زیبا می‌باشد و همه روزه محبّان و مشتاقان أهل البیت «علیهم السلام»  آن را زیارت می‌کنند.

نویسندگان متأخرین مصری در شأن این عُلیا مخدّره کتابهای زیادی را تألیف کرده‌اند و شعرای این دیار نیز در مقام و منزلت عقیله بنی هاشم «علیها السلام» قصائد زیادی سروده اند، در اینجا به چند بیت از این اشعار بسنده می‌شود:

هذا ضَریحُ شَقیقَه القَمَرَینِ
سلیله الزَهراءِ بِضَعَهُ أَحمَدَ
نَسَبٌ کَریمٌ لَلفَصیحهِ زَینَبِ
بِنتُ الإمامِ شَریفَهُ الأَبَوَینِ
نُورُ الوُجُودِ وَ سَیّدُ الثَقَلینِ
شَمسُ الضُحی وَ کَریمَهُ الدارَینِ[۴]

از شواهدی که برخی مؤید می آورند که مقام حضرت زینب «علیها السلام» در مصر است ضریحی است که روی قبر آن بانو نصب شده می‌باشد، این ضریح در ایام زعامت مرجعیت حضرت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی که توسط شیعیان بُهره برای قبر حضرت ابوالفضل «علیه السلام» ساخته بودند، به مصر منتقل و بر روی قبر عقیله بنی هاشم نصب شد، و این خود یک داستانی دارد که خلاصه آن بدین شرح می باشد: روزی استاد این حقیر مرحوم مدرّس افغانی در درس کتاب مطّول فرمودند که:

در زمان مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی از طرف شیعیان بُهره هندی از هند ضریحی برای قبر حضرت أبوالفضل علیه السلام به کربلا آوردند، وقتی که خواستند آن ضریح را وارد حرم کنند با مشکل مواجه شدند، چون ضریح بزرگتر از چارچوب درب حرم بود، امر دائرمدائر این شد که یا چارچوب را تخریب کنند و یا این که از این کار منصرف شوند، اداره اوقاف عراق از تخریب درب حرم ممانعت کرد.

یکی از بزرگان جریان مقام حضرت زینب «علیها السلام» در مصر را به مرحوم سید ابوالحسن ذکر کرد و گفت حالا که اجازه نمی‌دهند این ضریح روی قبر حضرت ابو الفضل «علیه السلام» نصب شود، بسیار مناسب است دستور فرمایید آن را به مصر برده، و روی قبر منسوب به حضرت زینب علیها السلام نصب کنند، آقا فرمودند معلوم نیست آن حضرت در مصر مدفون باشند. پیرو این پیشنهاد، آقا دستور دادند که یک گروهی از طلاب فاضل با جمع آوری کتب تاریخی، تحقیقی در این زمینه بکنند، و اگر ثابت شد مقام آن حضرت در مصر است، این ضریح را به مصر منتقل کنید، گروه تحقیقات شروع به مطالعه کردند، در این أثنا شبی حضرت زینب علیها السلام به خواب مرحوم سیّد می‌آید و می‌فرمایند که « اگر مردم در چند جابه اسم ما، ما را از زیارت کنند ممانعت می‌کنید»، صبح سیّد از خواب بلند می‌شود و دستور می‌دهد کار تحقیقاتی را ملغی کنید، و دیگر ادامه ندهید واین ضریح را برای قبر حضرت زینب علیها السلام در مصر ببرید.

 این حقیر در سفری که به مصر رفتم و توفیق زیارت این مقام شریف را پیدا کردم، این موضوع در ذهنم بود، وقتی که به حرم آن حضرت مشرّف شدم، دیدم اطراف ضریح بعضی از قسمتها نوشته ها را با مواد معدنی (سرب) محو کرده اند. این عمل حاکی از آن است که برخی از جملات که متناسب با مقام حضرت ابوالفضل علیه السلام بود بعد از انتقال ضریح به مصر، حذف کرده‌اند.[۵]

این جریان و خوابی که حضرت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی دیده اند به هیچ وجه نمی تواند دلیل و تأییدی بر این باشد که قبر حضر زینب کبری «علیها السلام» در مصر باشد، چون طبق این نقل حضرت در خواب به آقا فرمودند که اگر مردم در چند جا به یاد ما و نام ما، ما را زیارت کنند شما ممانعت می کنید؟ این تعابیر هیچ دلیلی بر وجود قبر آن علیا مخدره در مصر ندارد، چون طبق این نقل حضرت به آقا فرمودند چه اشکال دارد اگر مردم در چند مکان به نام زیارت کنند وثواب ببرند.

تحلیل و نقد این نظریه (وجود قبر زینب کبری «علیها السلام» در مصر)

          همانگونه که ذکر شد در خصوص مقام حضرت زینب «علیها السلام» در مصر از مصادر قدیمی چیز موثقی در دست نمی باشد در این رابطه تنها می توان به کتاب الزینبات تألیف یحیی بن حسن بن جعفر الحجّه بن عبدالله الأعرج بن الحسین الأصغر بن الإمام السجّاد زین العابدین «علیه السلام» عُبیدلی المدنی عقیقی أعرجی اشاره کرد، عُبیدلی در سال ۲۱۴ در مدینه منوره متولد و در سال ۲۷۷ در مکه مکرمه رحلت کرده است، ایشان صاحب کتاب الزینبات است، این کتاب در طول قرن ها در زوایایی گمنامی و فراموشی و در گنجینه های کتب خطی شهر حلب سوریه مانده بود، تا اینکه حضرت آیت الله نجفی مرعشی در سال ۱۴۰۱ قمری دستور تحقیق و چاپ آن را به همراه درج حاشیه ای مفید بر آن صادر فرمودند، عُبیدلی در این کتاب مدعی است که حضرت زینب کبری «علیها السلام» بخاطر فشارهای زیاد یزید بن معاویه بر وی ایشان مدینه را ترک و به طرف مصر حرکت کرده و در ماه شعبان وارد مصر شده و مورد استقبال مردم قرارگرفته است، آن حضرت تا آخر حیات خود در این کشور بودند تا اینکه در غروب روز یکشنبه ۱۵ رجب سال ۶۲ قمری وفات کرد و در تشییع جنازه او جمع زیادی از مسلمانان مصری شرکت کرده بودند و جنازه وی را در پستوی اتاق خود در خانه مسلّمه بن مخلّد الأنصاری در منطقه (الحمراء القصوی) و (قنطره السباع) دفن کردند. عبیدلی داستان استقبال حضرت زینب «علیها السلام» و رحلت وی را از زبان رقیه بنت عقبه نافع بن فهری نقل می کند.[۶]

با توجه به أدّله قوی و اخبار متواتر مبنی بر وجود قبر حضرت زینب کبری «علیها السلام» در دمشق فلذا توجه چندانی به این کتاب و نظریه عُبیدلی نمی شود.

مورخین و گردشگران (الرحالین) مسلمانی که از کشور مصر وشهر قاهره بازدید داشتند هیچ گزارش و اشاره ای به وجود قبر حضرت زینب کبری «علیها السلام» در قاهره نکرده اند، از بین این رحالین می توان امثال ابوالحسن علی بن ابی بکر هروی (متوفی۶۱۱ قمری)، ابن جبیر الاندلسی (متوفی ۶۱۴ قمری)، ابن بطوطه مغربی(متوفی ۷۷۷ قمری) ، و یاقوت بن عبد الله الحموی البغدادی (متوفی ۶۲۴ قمری) و ابن شاهین الزهراری (متوفی ۸۷۳ قمری) را نام برد که از قاهره بازدید داشته و مشاهدات خود را نوشته اند، ولی هیچکدام اشاره ای به مقام حضرت زینب کبری «علیها السلام» نکرده و تنها مقامی را که به نام زینب در سفرنامه های خود بدان اشاره کرده اند مقام زینب بنت یحیی المتوج از نوادگان امام حسن مجتبی «علیه السلام» است.

          مورخین اسلامی و مصری نیز هیچکدام اشاره ای به مقام حضرت زینب کبری «علیها السلام» در مصر نداشته، از بین آنان می توان افراد ذیل را نام برد:

۱- احمد بن علی عبدالله القادر المقریزی البعلبکی المصری(متوفی ۸۴۵ قمری)، ایشان در کتاب الخطط المقریزیه می گوید که در عهد فاطمی ها شیعیان در روز عاشورا مراسمی را در کنار حرم ام کلثوم، سیده نفیسه و مقام رأس الحسین «علیه السلام» برگزار می کردند، ایشان هیچگونه اشاره ای به عقیله بنی هاشم نکرده است و مسلما اگر ایشان در قاهره دفن شده بود شیعیان در عهد فاطمی ها این مراسم عزاداری را در کنار مقام آن حضرت أم المصائب کربلاء برگزار می کردند.

۲- الحافظ شمس الدین ابا عبد الله محمد بن ناصر الدین الانصاری(متوفی ۸۱۴ قمری)، ایشان در کتاب (الکواکب السیاره فی ترتیب الزیاره) هیچ اشاره ای به قبر حضرت زینب کبری «علیها السلام» در قاهره ندارد، وی در کتاب خود زنان مجلله ای که به نام زینب در قاهره دارای مقام و بارگاه هستند را ذکر کرده ولی هیچ اشاره ای به وجود قبر حضرت زینب کبری «علیها السلام» در قاهره ندارد.

۳- مجد الدین بن ناسخ المصری(متوفی ۸۰۰ قمری)، ایشان نیز در کتاب خود به نام (مصباح الدیاجی و غوث الراجی) اشاره ای به قبر حضرت زینب کبری «علیها السلام» ندارد.

۴- شمس الدین محمد بن عبدالرحمن ابو الخیر السخاوی المصری(متوفی ۹۰۲ قمری)، وی کتابی را در خصوص عقیله بنی هاشم تألیف کرده ولی هیچگونه اشاره ای ندارد که آن حضرت در مصر دفن شده باشد.

۵- ابراهیم بن علی بن محمد بن ظهیره المخزومی المصری(متوفی ۸۹۱ قمری)، ایشان نیز کتابی را تحت عنوان (الفضائل الباهره فی محاسن المصر و القاهره)، تألیف نموده ولی هیچگونه اشاره ای به قبر حضرت زینب «علیها السلام» نکرده ولی قبور دیگری که منسوب به اهل البیت «علیهم السلام» را ذکر کرده است.

۶- الحافظ نور الدین ابو الحسن السخاوی الحنفی المصری(متوفی ۸۱۴ قمری)، ایشان نیز تحقیقی را در خصوص زیارتگاه های موجود در قاهره داشته و کتابی را تحت عنوان  (تحفه الأحباب) تألیف نموده است در این کتاب زیارتگاه های مختلفی را مورد بحث و بررسی قرار داده ولی هیچگونه اشاره ای به قبر حضرت زینب «علیها السلام» ندارد.

۷- الحافظ الکبیر جلال الدین عبدالرحمن السیوطی المصری(متوفی ۹۱۱ قمری)، وی نیز کتابی را تحت عنوان (حسن المحاضره فی تأریخ المصر و القاهر) دارد، در این کتاب اشاره ای به مقام حضرت زینب «علیها السلام» نکرده است، جالب تر اینکه مرحوم سیوطی کتاب دیگری تحت عنوان (العجاجه الزرنبیه فی سلاله الزینبیه) معروف به الرساله الزینبیه تألیف کرده و در این کتاب هیچ اشاره ای به سفر حضرت زینب «علیها السلام» به مصر نکرده است.

۸- جمال الدین ابو المحاسن بن تغری بردی(متوفی ۷۰۴ قمری)، ایشان نیز در کتاب معروف خود به نام (النجوم الزاهره فی أخبار الملوک المصر و القاهره)، اشاره ای به ورود حضرت زینب «علیها السلام» به مصر نداشته و حال آنکه در خصوص سیده نفیسه و ورود آن حضرت به مصر بحث مفصلی را مطرح کرده است.

۹- ابن دقماق المصری(متوفی ۷۰۲ قمری)، کتابی تحت عنوان (الإنتصار لواسطه عقد الأمصار) را دارد که اشاره به قبر زینب بنت المتوج دارد ولی ذکری از مقام حضرت زینب کبری «علیها السلام» نکرده است.

۱۰- محمد بن علی میّسر المصری(متوفی ۶۷۷ قمری )، ایشان کتابی در تاریخ مصر تألیف نموده و به طور مفصل اخبار ملوک مصر و من جمله فاطمیون را مورد بحث و بررسی قرار داده و بخشی را اختصاص به زیارتگاه های مصر قرار داده و ضمن توضیح در خصوص مقامات منسوب به اهل البیت «علیهم السلام» یکایک آنان را توصیف نموده ولی هیچ اشاره ای به مقام حضرت زینب کبری «علیها السلام» نکرده است.[۷]

          همانگونه که ذکر شد هیچکدام از این محققین و پژوهشگران اشاره به ورود زینب کبری «علیها السلام» به مصر نکرده اند و مسلماً اگر چنین شخصیتی وارد این دیار می شد آنان با افتخار و تجلیل از آن یاد می کردند.

دولت فاطمی ها و مقام حضرت زینب

          در عهد دولت فاطمی ها که دوران شکوفایی تشیع در مصر بوده است و آنان یک اهتمام خاصی نسبت به مقامات منسوب به أهل البیت «علیهم السلام» در قاهره داشته اند و همه ساله مراسم باشکوهی در روز عاشورا در کنار قبر سیّده نفیسه و سیّده ام کلثوم بنت محمد بن جعفر الصادق «علیه السلام» و قبر السیده زینب بنت یحیی المتوج بن الحسن الأنور برگزار می کردند، ولی هیچ گزارشی در خصوص این مراسم در کنار مقام زینب کبری «علیها السلام» از آنان به ما نرسیده و مسلما اگر آن بزرگوار در قاهره مدفون بود حتماً این مراسم با شکوه را در کنار قبر عقیله بنی هاشم «علیها السلام» أم المصائب کربلاء برگزار می کردند.

          برخی متأخرین از محققین و پژوهشگران مصری از قبیل: علی بن مبارک باشا، محمد توفیق شیخ الأزهر، حسن محمد قاسم الأدیب المصری،أحمد شرباسی، محمد فرید وجدی المصری، نیز بر این باورند که حضرت زینب کبری «علیها السلام» وارد مصر نشده و قبر موجود در قاهره که به زینبیه شهرت پیدا کرده است منسوب به زینب بنت یحیی المتوج از نوادگان امام حسن مجتبی «علیه السلام» می باشد.

          می توان گفت منشأ این که بعضی از مورخین مصری بالخصوص متأخرین از آنان بر این باورند که زینب کبری «علیها السلام» در مصر دفن شده است تشابه اسمی بین زنان مؤمنات و صالحات و برخی از زنانی که منسوب به اهل البیت «علیهم السلام» بوده است، می باشد. تعدادی از قبور زنان در قاهره معروف به زینب می باشند از قبیل: ۱- زینب بنت محمد بن علی از نوادگان امام حسن مجتبی «علیه السلام»، ۲- زینب بنت المهذب، ۳- زینب بنت هاشم، ۴- زینب بنت یونس، ۵- زینب بنت یحیی المتوج بن زید بن حسن الأنور، ۶- زینب الحنفیه، ۷- زینب بنت أباجلی، ۸- زینب بنت قاسم بن محمد بن جعفر، ۹- زینب بنت موسی بن جعفر، ۱۰- زینب بنت احمد بن محمد بن محمد بن عبد الله بن جعفر الصادق «علیه السلام» [۸] هیچکدام از مورخین و محققین از بین زینبات مصری به زینب کبری «علیها السلام» تصریح نکرده اند و شاید این تشابه اسمی است که به مرور زمان زینبیات مصر منصرف به فرد أکمل و أشرف این زنان محترم زینب کبری «علیها السلام» شده است.

از طرفی دیگر می توان گفت مهمترین عامل این اشتباه وجود قبر زینب بنت یحیی المتوج بن زید بن حسن الأنور در قاهره می باشد، قدر مسلّم آن است این علیا مخدره به مصر آمده و در این دیار رحلت کرده است، و مقامی که معروف به زینبیه است تا قرنها به نام زینب بنت یحیی المتوج شناخته می شد، ولی بعدها به نام زینب کبری «علیها السلام» شهرت پیدا کرد، یکی از أدّله ای که زینب بنت یحیی در قاهره دفن است این که است ذکر کرده اند، یکی از اسباب هجرت سیّده نفیسه به مصر این است که ایشان به عشق همجواری با عمه اش (زینب بنت یحیی) به مصر هجرت کرده است، و ایشان پس از زیارت مقام حضرت ابراهیم «علیه السلام» در فلسطین و مقام حضرت زینب کبری «علیها السلام» در شام به مصر امده است.

صاحب کتاب مرقد العقیله زینب تحقیق بسیار مفصل و عالمانه ای در خصوص این نظریه که مقام حضرت زینب «علیها السلام» در مصر می باشد کرده اند، دوستانی که مایل به اطلاعات بیشتری می باشند می توانند به این کتاب مراجعه کنند.

نظریه قبرستان بقیع

 تعداد کمی از مورخین من جمله سیّد محسن أمین عاملی در کتاب أعیان الشیعه بر این باورند که هیچ دلیلی بر خروج حضرت زینب «علیها السلام» از مدینه در دست نمی باشد، ایشان تا آخر عمر از مدینه خارج نشده و در همان شهر در ماه رجب سال ۶۲ قمری رحلت کردن و در قبرستان بقیع دفن شده اند.

نقد این نظریه

کسی از بزرگان این رأی را تأیید نمی کند و دلیل آنان این است که اگر چنین شخصیتی در بقیع دفن می شد حتما قبر و مقام وی زیارتگاه عامه و خاصه می شد و حتی اگر افرادی در صدد محو کردن آثار مقام وی بودن حداقل سینه به سینه داستان دفن ایشان در بقیع در بین مسلمانان نسل به نسل منتقل می شد و حال آنکه هیچگونه گزارشی در این زمینه به ما نرسیده است.

از این که صاحبان این قول می گویند، دلیلی در دست نیست که آن حضرت از مدینه خارج شده اند، آنان با نظریه خروج زینب کبری «علیها السلام» از مدینه که زیاد هم هست چکار می کنند، آن دسته که مدعی اند مقام آن حضرت در شام و یا مصر است أدّله ای را نسبت به خروج آن حضرت از مدینه می آورند که در کتب مفصله ذکر شده است.

اگر سیّد محسن أمین صاحب أعیان الشیعه مدعی است که قبر آن حضرت در بقیع است، وقبری که در منطقه راویه دمشق است منسوب به آن حضرت نمی باشد و مجهول الهویه می باشد، پس چرا ایشان وصیت کرده اند که ایشان را در غرفه ورودی حرم حضرت زینب «علیها السلام» در شام دفن کنند؟

عجیب تر این که سیّد محسن الأمین در کتاب أعیان الشیعه چنین می گوید:

«یوجد فی قریه تسمی راویه علی نحو فرسخ من دمشق إلی جهه الشرق قبر و مشهد یسمی قبر الست  و وجد علی هذا القبر صخره رأیتها و قرأتها کتب علیها: هذا قبر السیّده زینب المکناه بأم الکلثوم بنت سیّدنا علی» ویقول السیّد: (و لیس فیها تاریخ، و صوره خطها تدّل علی أنّها کتبت بعد الستمأه من الهجره) و هو یعلق علی هذا الأمر ویقول:« ولایثبت بمثلها شیئی»

از عجایب این است که سیّد أمین العاملی با این اعتراف و دیدن آن لوحی که مدفن حضرت زینب کبری «علیها السلام»  بر روی آن نوشته شده است، باز وجود مقام آن حضرت را در شام تشکیک کرده و می فرماید (و لایثبت بمثلها شیئی) و طرفدار قول شاذی شده است که مدفن آن علیا مخدره در بقیع می باشد.

مقام حضرت زینب «علیها السلام» در دمشق

 بین اکثر مؤرخین و اصحاب السیر و مسلمانان به طور عموم و شیعیان به طورخصوص شهرت پیدا کرده است که زینبیه ای در دمشق منتسب به حضرت زینب کبری «علیها السلام» می باشد، طبق برخی از نقل ها حضرت زینب کبری «علیها السلام» به دلیل قحطی که در دوران خلافت عبد الملک مروان در مدینه پیدا شده بود مدینه را ترک نموده و چون همسرش در نواحی حومه دمشق(زینبیه فعلی) باغ یا مزرعه ای داشته است به آنجا مسافرت نموده و مدتی پس از رسیدن به این منطقه بیمار شده و دارفانی را وداع گفته و در همان مکان دفن گردید.[۹] برخی از مورخین عوامل دیگری برای این سفر ذکر کرده اند.

 بسیاری از مورخین روایات گوناگونی را بر صحت این مدعی (مقام حضرت در شام است) ذکر کرده اند حتی برخی از مورخین مصری نیز در شرح حال سیّده نفیسه از نوادگان امام حسن مجتبی «علیه السلام» و همسر اسحاق المؤتمن فرزند امام جعفر صادق «علیه السلام» آورده اند که وی در سفر خود به فلسطین جهت زیارت مقام حضرت ابراهیم «علیه السلام» مقام حضرت زینب «علیها السلام» را در منطقه راویه نزدیک دمشق در سال ۱۹۳ هجری زیارت کرده است، و پس از زیارت مقام آن علیا مخدرّه عازم مصر شده است. در این رابطه روایات بسیاری وارد شده و مؤلفینی که در خصوص این سیده جلیله عقیله بنی هاشم «علیها السلام» تألیفاتی داشته اند محل دفن وی را منطقه راویه در غوطه جنوبیه دمشق ذکر کرده اند.

بعضی از مورخین در زینبیه شام تشکیک کرده و آن را منسوب به ام کلثوم بنت علی بن أبی طالب «علیه السلام»  می دانند و حال آنکه اگر به کتب تاریخ مراجعه شود روشن خواهد شد که حضرت زینب کبری مکّنی به أم کلثوم بوده اند، در برخی از کتب تاریخی آهل سنت و سیعه زینب کبری «علیها السلام» را چنین ذکر می کنند (زینب أم کلثوم بنت علی بن أبی طالب «علیه السلام» )، در بین مردم دمشق این مقام معروف به مقام أم کلثوم می باشد. در این رابطه نویسنده کتاب مرقد العقیله زینب «علیها السلام» تحقیق بسیار قابل تحسینی را انجام داده اند.

زینبیه شام در کتب أهل سنّت

برخی از علمای اهل سنت که تصریح کرده اند بر اینکه مقام زینب کبری «علیها السلام» در دمشق است عبارتند از:

۱- الحافظ المؤرخ عزّ الدین ابو عبدالله محمد بن علی بن ابراهیم ابن شداد الحلبی(متوفی ۶۸۴)، در کتاب الأعلاق الخطیره

۲- الحافظ الکبیر شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان الذهبی الدمشقی(متوفی ۷۴۸)،

۳- ابو عبد الله محمد بن عبدالله بن بطوطه المغربی(متوفی ۷۷۰)،

۴- قاضی القضاه مصطفی بن مصطفی أفندی الدمشقی

۵- القاضی السید محمد عجلان الحسینی الدمشقی

۶- القاضی خلیل بن ابراهیم قاضی مدینه بعلبک

۷- القاضی الشیخ محمد بن عزّ الدین الحنبلی

۸-  القاضی السیّد یونس بن السید نورالدین الحسینی

۹- ابوالبقا عبد الله بن محمد البدری المصری

۱۰- ابوبکر الموصلی

۱۱- برهان الدین ابو اسحاق ابراهیم بن محمد بن محمود بن بدربن عیسی الحلبی الدمشقی الشافعی

۱۲- الحافظ الکبیر شمس الدین محمد بن علی بن محمد بن طولون الصالحی الدمشقی

۱۳- الشیخ عبدالوهاب المصری الشعرانی

۱۴- القاضی نورالدین محمود بن علی بن موسی العدوی الشافعی

۱۵- یاسین بن مصطفی الفرضی البقاعی

۱۶- الشیخ اسماعیل بن محمد بن هادب العجلونی الدمشقی

۱۷- استاد حسن قاسم المصری، صاحب کتاب السیده زینب «علیها السلام»

اینان برخی از مورخین و پژوهشگران سنی هستند که در قرون مختلف تصریح نمودند که مقام حضرت زینب «علیها السلام» در راویه جنوب دمشق می باشد.

می توان گفت بزرگان شیعه به طور اجماع همگی بر این رأی اتفاق داشته و بر این باورند که آن بانوی بزرگوار زینب کبری «علیها السلام» در دمشق مدفون می باشند و مزار وی ملاذ و ملجأ مسلمانان اعم از شیعیان و اهل سنت می باشد، مسلمانان و بالخصوص شیعیان همه ساله صد ها هزار نفر به قصد زیارت آن حضرت به سوریه سفر می کنند، در این ایام که گروه تکفیری داعش با کمک کشورهای اروپایی و بالخصوص آمریکا و اسرائیل در صدد نا أمن کردن کشور سوریه هستند، اما عاشقان و دلباختگان خاندان نبوت و ولایت «علیهم السلام» دست از زیارت این بارگاه برنداشتند و هرگونه خطری را به جان دل خریده و عازم این زیارت می شوند، در این ایام ما شاهد این هستیم که صدها جوان شیعه از کشورهای مختلف بالخصوص ج.ا.ایران، لبنان، افغانستان، پاکستان و عراق جهت دفاع از این حرم عازم سوریه شده و تاکنون دهها تن از آن عزیزان به درجه رفیع شهادت رسیده اند و این خود بزرگترین دلیل بر وجود قبر آن حضرت در این دیار می باشد چون تنها جذبه و کششی که این جوانان را به این سرزمین می کشاند و در مقابل گروه تکفیری و اسرائیل می ایستند مقام حضرت زینب «علیها السلام» می باشد.

همانگونه که ذکر شد اکثریت قریب به اتفاق محققین و پژوهشگران شیعه که در خصوص زینب کبری «علیها السلام» تألیفات مستقل داشته و یا در کتب تاریخی خود بخشی را به زندگی این بانو اختصاص داده و یا در موضوع مدفن ایشان اشاره ای داشته اند همگی متفقند بر اینکه مقام زینب کبری «علیها السلام» در شام می باشد، در اینجا به طور فهرستوار فقط به اسامی بعضی از این محققین اشاره می شود:

الشیخ حسن بن محمد علی الیزدی الحائری، المیرزا علی الکنی، المیرزا محمد حسن بن السید محمود فتح الله شیرازی، السید حسون بن احمد بن اسماعیل بن الزینی الحسینی البراقی، الشیخ محمد حسن الأشتیانی، الشیخ حسین بن خلیل الرازی الطهرانی، المیرزا حسن خان بن میرزا علی خان المراغی، المیرزا حسین بن محمد تقی النوری الطبرسی، حسن الصدر الکاظمی، الشیخ محمد حرز الدین النجفی العقیلی، الشیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء، السید عبدالحسین شرف الدین الموسوی العاملی، السید هبه الدین الشهرستانی، شیخ عباس بن محمد رضا القمی، الشیخ علی بن عبدالعظیم الإصفهانی، الشیخ هاشم بن محمد المشهدی الخراسانی، السید محسن بن سید مهدی الطباطبایی الحکیم، السید عبدالرزاق المقرّم النجفی، السید محمد مهدی الخراسانی، الشیخ ذبیح الله المحلاتی، الشیخ محمد جواد مغنیه، السید محمد جواد بن الفقیه شبّر الحسینی و السید علی بن حسین بن السید هادی البهبهانی.

کرامات زینبیه

شایان ذکر است این مقام و بارگاه صاحب کرامت های زیادی است که اگر کسی بخواهد این کرامات را جمع آوری نماید و کتابی تحت عنوان کرامات زینبیه به چاپ برساند شاید چندین جلد بشود ما در این مختصر به یکی از کراماتی که تنها با یک واسطه بنده از صاحب اصلی داستان شنیده ام نقل می کنم:

      یکی از تجّار بزرگ شیعه پاکستانی به نام آقای حاج محمد علی حبیب کساری (صاحب یکی از بزرگترین بانکهای خصوصی شیعه به نام حبیب بانک) وقتی فرزندش (ابوالقاسم) به مرض شلل مبتلا می‌شود، وی فرزند خود را جهت معالجه به اروپا برده و در کشورهای مختلف این قارّه به حاذفین و متخصصین مراجعه می کند، دکتر‌ها همه او را جواب کردند، حاج حبیب کساری با اشاره یکی از بزرگان در نجف أشرف، نذر می‌کند به کشور سوریه، و به حرم حضرت زینب «علیها السلام» که در آن زمان بیرون از شهر دمشق و در روستای به نام راویه در فاصله هفت کیلومتری این شهر واقع شده بود و دارای گنبد و بارگاه نبود، برود، ایشان شبی را همراه با فرزندش در کنار قبر حضرت زینب «علیها السلام» می‌گذراند، نصفهای شب یکدفعه متوجه می‌شود که پسرش راه افتاده و می‌گوید کجا رفت آن خانم، پدرش از خواب بیدار می‌شود و با تعجب از پسرش سوال می‌کند که چه شده، او می‌گوید خواب بودم خانم محجّبه ای آمد و مرا بیدار کرد و گفت بلند شو راه برو گفتم نمی‌توانم، دو مرتبه تکرار کرد بعد احساس کردم که می‌توانم حرکت کنم، بلند شدم و دیگر این خانم را ندیدم، آقای محمد حبیب نذر می‌کند بخاطر شفاء پیدا کردن فرزندش ضریحی را برای مقام حضرت زینب «علیها السلام» بسازد و این مقام را نیز مرمت کند، این خبر بین علماء و شیعیان در آن عصر پخش شد، و هنگام نصب ضریح بسیاری از بزرگان من جمله مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین که معتقدند که آن حضرت در شام دفن شده اند، حضور داشتند، وبعضی از شعراء به مناسبت ورود این ضریح به منطقه زینبیه قصائدی سرودند[۱۰]

این کرامت را نیز برخی از مجلات آن زمان از قبیل (جریده الزمان الدمشقیّه) و (مجله الغری النجفیّه در شماره سوّم، سال پانزده)به چاپ رساندند.

از بین این سه نظریه مقام حضرت زینب «علیها السلام» در مصر بیشتر تقویت شده و ادله مثبت زیادی کما اینکه سابقا به بعضی از آنها اشاره شد بر این مدعی وجود دارد.

[۱] . صحیح مسلم/ج ۴/ کتاب فضائل الصحابه باب ۵۶ وصیه النبی(ص) بأهل مصرح ۲۲۷/ ۲۵۴۳٫

[۲] . سوره یس/ آیه ۵۲٫

[۳] . سید هادی خسرو شاهی أهل البیت فی مصر، ص ۱۸۰٫

[۴] . همان مصدر، ص ۱۸۱٫

[۵] .ریشه‌های محبّت اهل البیت در آفریقا- سید محمد شاهدی، ص ۳۸٫

[۶] زینب کبری از ولادت با شهادت، سیّد محمد کاظم قزوینی، ص ۴۱۰

[۷] مرقد العقیله زینب، الشیخ محمد حسنین السابقی، ص۴۰-۵۱

[۸] مرقد العقیله زینب، محمد حسنین سابقی، ص۶۳

[۹] زینب کبری از ولادت تا شهادت، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۴۰۲

[۱۰] . سیّد محمد شاهدی