گذری بر جامعه خوجه های اثنی عشری ( شرق آفریقا )

شیعیان خوجه اثنی عشری

شیعیان خوجه اثنی عشری اقلیت بسیار کوچک و در عین حال بسیار منظم و منسجم به شمار می‌روند، آنان با وجود جمعیت اندک قریب به یکصد و چهل هزار نفری، از نظم و انضباط قابل توجهی برخوردارند، می‌توان نظم و تشکّلات آنان را در یک سیستم دولت و حکومت کشوری کوچک تشبیه کرد، و اگر تعبیر صحیحی باشد می‌توان گفت حکومت شیعیان خوجه اثنی عشری، این اقلیت کوچک در حال حاضر در پنج قارّه دنیا وجود داشته و در هر کشوری که حضور دارند دارای جماعات و تشکلّات مستقلی می‌باشند، و کلیه این تشکّلات منطقه ای زیر مجموعه فدراسیون جهانی خوجه به حساب آمده و همگی فرامین خود را از این مرکز جهانی دریافت می‌کنند، خوجه‌های اثنی عشری أصالتاً از (ایالت گجرات) و منطقه (کچ) هندوستان می‌باشند، که چند صد سال پیش به مذهب اسماعیلیه روی آورده و سالیان سال به عنوان شیعیان اسماعیلی شهرت پیدا کرده بودند، آنان در حدود یکصد و پنجاه سال پیش با مذهب تشیع آشنا و به مذهب شیعه اثنی عشری تشرّف پیدا کردند، شیعیان خوجه در طول این مدت تا به امروز توانستند با تحکیم ساختار دینی جامعه خود براساس تعالیم مذهب تشیع موفقیت‌های زیادی را کسب نمایند.

شیعیان خوجه به عنوان جامعه ای متدین و با تقوا، از یک سویی به دستورات مراجع تقلید خود عمیقاً گردن می‌نهند و از سوی دیگر تحت نظرات رهبران سیاسی خود قرار دارند، آنان بسیار مطیع دستورات و فتاوی مرجع تقلید خود بوده، و از طرفی احترام بسیار زیادی نسبت به تشکّلات خود و بالخصوص سازمان جهانی خوجه‌ها می‌گذارند و هرگونه قانون و یا دستوری که از طرف این سازمان صادر شود با دل و جهان آن را عملی می‌کنند، و اگر تعارضی بین رأی مرجع تقلید (نه در فتوی و احکام) و فرمان فدارسیون جهانی پیش آید، نظریه فدراسیون بر مرجع تقلید ترجیح می‌دهند، به عنوان مثال در خصوص اعلام عید فطر گاهی شده است که مرجع تقلید اعلان عید نموده ولی فدراسیون آن را قبول نداشته، و شیعیان خوجه تابع رأی فدارسیون می‌باشند، این موضوع چند نوبت در تانزانیا اتفاق افتاد، و این حقیر شاهد یکی از این اعیاد بودم، که مرجع تقلید وقت آنان (حضرت آیت الله العظمی خوئی) اعلان عید کردند و از طرفی بسیاری از کشورهای اسلامی نیز اعلان عید کرده بودند، و تمامی مسلمانان در تانزانیا عید گرفته بودند، ولی خوجه چون فدراسیون اعلان عید نکرده بود، در دارالسلام عید نگرفتند.[۱]

تاریخ شیعیان خوجه اثنی عشری

تاریخ پیدایش خوجه‌های اثنی عشری به حدود شش قرن پیش باز می‌گردد، در اواسط سده ۱۴۰۰ میلادی گروهی از مبلّغین اسماعیلیه نزاریه ایرانی به سرپرستی شیخ پیر صدرالدین به هند اعزام شده اند، آنان در طی اقامت خود در هند و تبلیغ جهت نشر افکار مذهب اسماعیلیه توانستند تعداد قابل توجهی از هندوها را به مذهب خود دعوت نمایند، پیر صدرالدین از مبلّغان بزرگ اسماعیلی نزاری به شمار می‌آمد، وی توانست تعداد زیادی هندوها را به آیین خود دعوت نماید، و نام خوجه را بر پیروان خود بگذارد، (واژه خوجه همان معنای خواجه فارسی به معنای بزرگ و سرور است)، لازم به ذکر است که در حال حاضر کلمه خوجه اطلاق بر شیعیان اثنی عشری می‌شود و آقا خانی‌ها را خوجه نمی‌گویند، پس از اعتناق تعدادی از هندوها به مذهب اسماعیلیه، عقیده اسماعیلی بین این گروه سالیان سال به حیات خود ادامه داد، شایان ذکر است که پیر صدرالدین جلب نظر هندوها به افکار خود، برخی از تحریفهای در عقائد اسماعیلیه انجام داد، تا اینکه بتواند مردم را نسبت به عقیده خود متخاضع کند.

در سال ۱۸۳۹ میلادی آغاخان محلاتی نخستین امام این فرقه پس از شکست در شورش علیه فتحعلی شاه قاجار به بمبئی گریخت و تلاش کرد تا اینکه خوجه‌ها اسماعیلیه که از طرفداران پیر صدرالدین بودند را تحت کنترل خود در آورد، وی در این رابطه توانست تا اینکه برخی از باورهای شیعه اسماعیلی که بطور غلط توسط پیر صدرالدین بین آنان منتشر شده بود را تغییر دهد، من جمله اینکه آنان را تشویق به زیارت قبور ائمه علیهم السلام نمود، و تأکید زیادی نسبت به رفتن عتبات عالیه داشت، آغاخان در خلال فعالیت‌های خود در بمبئی فشارهای زیادی را روی خوجه‌ها آورد، تا اینکه به دنبال این فشارها برخی از خوجه‌ها تمرّد نموده و از فرامین آغا خان سرپیچی کردند، حتی برخی از آنان به خاطر فشارهای آغاخان به مذهب تسنن روی آوردند.

برخی می‌گویند که آغاخان محلاتی شیعه اثنی عشری بوده و علت تشیع وی نسبت نسبی است که به یکی از پادشاهان قاجار پیدا کرده است، ولی بعدها پس از فوت آغاخان اوّل انحراف در این طریقه ایجاد شده است.[۲]

در اوایل دهه ۱۸۷۰ گروهی از خوجه‌ها که در زمره مخالفان آغاخان بودند، برای زیارت حرم أباعبدالله الحسین علیه السلام رهسپار کربلا شدند، در نجف با یکی از مراجع آن زمان حضرت آیت الله العظمی شیخ زین العابدین مازندرانی دیدار کردند، هنگامی که آنان خود را شیعه معرّفی نمودند، توجه شیخ به آنان جلب شد، اما هنگامی که آیت الله مازندرانی از احکام و اعمال مذهبی آنان پرسش کرد، پاسخ دادند که نماز نمی‌خوانند، روزه نمی‌گیرند و دیگر عبادت‌ها را نیز به جای نمی‌آورند، آنان در پاسخ مرجع بزرگ نجف درباره تشرّف به حج گفتند: که زیارت ائمه علیهم السلام را بر سفر حج مقدّم می‌شمارند، در پی این سخنان که موجب نارضایتی آیت الله مازندرانی و دیگر علمای نجف شد، این گروه از آن مرجع درخواست نمودند که برخی از روحانیون جهت تعلیم عقاید و احکام شیعه به هند اعزام کنند، آیت الله مازندرانی شخصی را به نام (ملاقادر حسین که خود از طلاب هندی بود، و در نجف مشغول تحصیل بود) را همراه آنان به هند اعزام نمود، و ایشان توانست طی برگزاری جلسات و دروسی دینی خوجه‌ها را نسبت به عقائد و احکام شیعه اثنی عشری آشنا نماید، بدنبال این تبلیغات تعداد کمی از پیروان آغاخان به مذهب تشیع اثنی عشری روی آورده و از عقائد اسماعیلیه دست برداشتند.

در اواخر دهه ۱۸۸۰ روحانی دیگری به نام شیخ ابوالقاسم نجفی نیز از طرف مرجع عالیقدر وقت آیت الله مازندرانی به بمبئی اعزام شد، ایشان نیز توانست با همکاری برخی از تجّار ایرانی مقیم در بمبئی فعالیت خوبی را در بین خوجه‌های اثنی عشری در این شهر داشته باشد، شیعیان خوجه بخاطر فشار و اختناق بیش از حد از طرف آقاخان اکثر فعالیت‌های مذهبی خود را به طور مخفیانه انجام می‌دادند، تا اینکه بعد از گذشت سالیان سال توانستند مسجد و حسینیه (امامباره ای) ساخته و به مرور زمان فعالیت‌های خود را آشکار سازند.

با تداوم فشارها و تهدید‌های آغاخان و از طرفی پایداری خوجه‌ها در عقائد خود، در نهایت گروهی از آنان تصمیم گرفتن به محلی جدید و به دور از چشمان آقا خان هجرت نموده و زندگی کنند، در آن زمان شرق آفریقا مکانی مناسب برای استقرار آنان به شمار می‌رفت و از طرفی این منطقه بخاطر سفرهای دریایی بین هند و مناطق شرق آفریقا تا اندازه ای برای خوجه‌ها شناخته شده بود، بدین ترتیب شماری از خوجه‌های اثنی عشری از واپسین سالهای سده ۱۸۰۰ رفته رفته به این منطقه مهاجرت کردند و در مناطق مختلف شرق آفریقا از موگادیشو گرفته تا جزیره لامو، شهر بندری ممباسا، شهر مالیندی در کنیا، جزیره پمبا و زنگبار و همچنین برخی از مناطق داخل این منطقه از قبیل اوگاندا، بوروندی، رواندا و برخی از شهرهای تانزانیا مهاجرت کردند.[۳]

شمار این مهاجرین در دهه‌های ۱۹۲۰ الی ۱۹۳۰ به گونه ای چشمگیر افزایش یافت و هزاران تن از خوجه‌های شیعه اثنی عشری در زنگبار مستقر شدند، می‌توان گفت در این سالها قدرت اقتصادی و حتی تصمیم گیری کشوری نیز تا حدودی بدست شیعیان خوجه رقم می‌خورد، در این رابطه داستانهای بسیار زیادی نقل می‌کنند که حاکی از نفوذ آنان در این منطقه دارد، یکی از داستانهایی که دلیل بر قدرت و نفوذ آنان دارد، جریان علی ناتو یکی از تجّار بزرگ خوجه می‌باشد.[۴]

علی ناتو توانست با قدرت مالی و کیاست و نفوذ خود، سالیان متمادی دو روز عاشورا و بیست و یکم رمضان را در جزیره زنگبار تعطیل رسمی اعلان کند، و حتی تعطیلی این دو روز در قانون اساسی زنگبار به ثبت رسیده شده بود، مختصر این داستان این است که در عهد استعمار انگلیس در زنگبار، حکومت خود مختار این جزیره که تحت اشراف دولت مرکزی انگلیس اداره می‌شد، با مشکل مالی رو به رو شد، آنان به جهت پرداخت حقوق کارمندان و نیروهای مسلحه خود می‌بایست از کسی پول قرض می‌کردند، آنان به تنها تاجر عمده و مهم زنگبار آقای علی ناتو مراجعه کرده و درخواست پول کردند، ایشان مبلغ مورد نیاز حکومت را به آنان داد. پس از چند ماه که از طرف دولت مرکزی پول رسید، مسئولین کشوری و لشکری به جهت پس دادن پول علی ناتو همراه با هدیه ای به منزل وی رفتند، آنان ضمن تشکر از این خدمت، گفتند که ما حامل لقب (سِر) از طرف ملکه انگلیس برای شما هستیم، در ضمن آنان گفتند که شما هرگونه درخواستی داشته باشید ما برای شما انجام خواهیم داد، علی ناتو گفت که من نیازی به این مبلغ ندارم و در راستای آبادی زنگبار هزینه کنید، و لقب سر هم ضمن تشکر از لطف ملکه انگلیس ضرورتی ندارد که به من بدهید، من فقط یک درخواست دارم، و آن اینکه دو روز در سال یکی روز عاشورا و دیگری روز بیست و یکم ماه رمضان را تعطیل رسمی اعلان کنید، آنان پذیرفتند و این دو روز به عنوان تعطیل رسمی در قانون اساسی زنگبار  به ثبت رساندند، و این تعطیلی بیش از چهل سال ادامه پیدا کرد که بعد از انقلاب زنگبار سال ۱۹۶۴ میلادی و هجرت خوجه از این جزیره، از قانون این کشور حذف شد، یکی از خیابانهای داخل شهر سنگی زنگبار به نام علی ناتو می‌باشد که تا به امروز مردم این خیابان را به اسم او می‌شناسند، و نام وی هم بر روی تابلو نوشته شده است.[۵]

تعدادی از شیعیان خوجه از راه این جزیره به دیگر مناطق شرق آفریقا راه یافتند و جماعتهایی را در مناطق مختلف بنیان نهادند. این اقلیت کوچک هرچند اکنون جمعیت بسیار اندکی در برابر دیگر شیعیان جهان تشکیل می‌دهند، ولی به دلیل نظم و انسجام داخلی و تلاشهای خستگی ناپذیر آنان، به یکی از موفق ترین گروه‌های شیعی تبدیل شده اند.

خاطره نظم خوجه‌ها و مقام معظم رهبری

در زمانیکه (حدوداً در اوایل رهبریت مقام معظم رهبری) مرحوم ملا اصغر رئیس ورلد فدریشن خوجه‌ها همراه با هیئت عالی رتبه از این جماعت خدمت مقام معظم رهبری رسیدند، ملا اصغر در خصوص شیعیان خوجه و بالخصوص نظم و سازماندهی درونی آنان توضیحاتی را خدمت حضرت آقا بیان کردند بعد از صبحتهای ملا اصغر، حضرت آقا به شخصیت‌های ایرانی از قبیل آیت الله تسخیری آقایان اختری و نورالهیان که در جلسه حضور داشتند فرمودند که خوب است شما نیز در صدد ایجاد نظم و تشکل سازمان یافته برای شیعیان بومی آفریقا باشید. بعد از این جلسه تا به امروز به قول یکی از حضّار در این ملاقات ما نتوانسته ایم اندک نظمی بین شیعیان بومی ایجاد بکنیم.[۶]

شیعیان خوجه اثنی عشری تقریبا از همان اوائل ورود به مناطق شرق آفریقا به جهت حفظ کیان خود اقدام به تشکیل جماعت‌های مختلفی نمودند  به عنوان مثال شیعیان مقیم سومالی، ممباسا و شهرهای مختلف تانزانیا و بالخصوص زنگبار با تشکیل جماعت خانه ای که متصدی امور مربوط به آنان باشد، توانستند نظمی را در بین خود ایجاد کنند، بخاطر پراکندگی آنان در شهرها و کشورهای مختلف منطقه ای به دنبال تأسیس فدراسیون قارّه ای افتاده و در شبه قارّه هند و آفریقا فدراسیون قارّه ای بنیانگذاری کرده، و بعد‌ها پس از هجرت تعدادی از آنان به قارّه‌های اروپا و آمریکا به فکر راه اندازی فدراسیون جهانی افتادند، بدنبال این طرح سازمان فدارسیون جهانی خود را در اوایل سال ۱۹۷۰ تشکیل دادند.

ساختار درونی فدارسیون جهانی خوجه

فدراسیون جهانی شیعیان خوجه اثنی عشری، عالی ترین نهاد هماهنگ کننده فعالیتهای جماعات خوجه‌ها در سرتاسر جهان می‌باشد، وهمه فدراسیون‌های منطقه ای (قارّه ای) و جماعات مختلف در شهرهای کشورهای محل اقامت آنان زیر نظر این سازمان قرار دارد. پیشینه تأسیس فدراسیون جهانی به اوایل دهه ۱۹۷۰ باز می‌گردد.

پس از تأسیس فدراسیون آفریقا و جماعت‌های خوجه در کشورهای گوناگون جهان از جمله اروپا و آمریکا خلأ سازمانی که همه جماعات را پوشش دهد، کاملاً احساس می‌شد، سال ۱۹۷۵ میلادی رؤسای برخی از جماعات خوجه طی یک گردهمایی در لندن درباره تأسیس فدراسیون جهانی به بحث و بررسی پرداختند، در این گردهمایی مقرر شد کمیته ای برای تهیه پیشنویس قانون اساسی این سازمان تشکیل شود، یکسال بعد در همایشی به نام قانون اساسی در شهر لندن جماعات گوناگون پیش نویس یاد شده را تصویب کردند، و فدراسیون جهانی فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد، این سازمان در همان سال نیز به منزله انجمن خیریه مذهبی در کشور انگلستان ثبت شد، فدارسیون جهانی خوجه‌های اثنی عشری بنابر قانون اساسی خود سازمان مستقل است که رئیس و اعضای هیئت رئیسه آنان طی انتخابات عمومی به مدت سه سال انتخاب می‌شوند، خط مشی این سازمان طی گردهماییهایی که هر سه سال یکبار برگزار می‌شود، ترسیم می‌گردد، دبیرخانه آن نیز در مرکز اسلامی استانمور لندن واقع شده است.

رئیس کنونی فدراسیون جهانی خوجه‌ها آقای دکتر علی اصغر مولدینا می‌باشد که برای دور دوم نیز انتخاب شده است، وی از متولدین شهر ممباسا کنیا و از تجّار بزرگ کشور موزامبیک و آفریقا جنوبی به شمار می‌رود که در حال حاضر بخاطر این مسئولیت محولّه بعضی از اوقات در کشور انگلستان مستقر می‌باشد.

فدراسیون جهانی خوجه‌های اثنی عشری ۱۳۵ عضو دارد، که از بین ۴ عضو فدارسیون قارّه ای و ۲۶ جماعت خانه خوجه‌های اثنی عشری انتخاب می‌شوند.

جمعیت کل شیعیان خوجه‌های اثنی عشری که همگی زیر پوشش فدراسیون جهانی قرار دارند، و در قالب ۴ فدراسیون منطقه ای و ۲۶ جماعت اصلی، حدود ۱۴۰۰۰۰ تن می‌باشد، که در پنج قاره جهان پراکنده می‌باشند.

فدراسیون جهانی از آغاز تأسیس اقدامات مهمّی را در قالب بهبود وضعیت معیشتی جماعات خوجه در سراسر جهان بویژه شبه قارّه هند ساماندهی کرده است، بخش عمده این فعالیت‌ها در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ صورت گرفته است، در آخرین گردهمائی آنان که اخیراً در شهر دار السلام تانزانیا برگزار شد، پیشنویسیهای بسیار خوبی در جهت هر چه بهتر شدن وضعیت خوجه بالخصوص در زمینه آموزش تهیه کرده و بدنبال اجرای آنها می‌باشند.

این فدراسیون دارای مراکز و بخش‌های مختلفی از قبیل مرکز آموزشی، مرکز مشاوره پزشکی، مرکز حمایت از کودکان بی سرپرست، میز زنان، میز روابط خارجی، میز جوانان، میز تحقیقات و تسعه، میز رسانه ها، میز ارتباط خارجی با آمریکا.

فدراسیون جهانی از ۲۰۰۰ میلادی میز ارتباط خارجی یا آمریکا را پایه گذاری کرده است، این بخش عهده دار ارتباط با مقامات عالی رتبه ایالات متحده از جمله نمایندگان کنگره و سنای این کشور است، مسئولان این میز می‌کوشند از توانایی این کشور در عرصه معادلات بین المللی برای رفع برخی مشکلات شیعیان کشورهای گوناگون بهره برداری کنند، لازم به ذکر است اعضای بخش ارتباطات خارجی با آمریکا طی چند سال گذشته و با افزایش برخی از حملات تروریستی علیه شیعیان پاکستان چند بار با مقامات وزارت خارجه آمریکا و سنا دیدار کردند، آنان از مقامات درخواست کردند که نسبت به بازداشتن حملات وهابیان به شیعیان بر دولت پاکستان فشار آورند.[۷]

جماعات خوجه‌های اثنی عشری در جهان

همانگونه که ذکرشد خوجه‌های اثنی عشری دارای نظم و تشکلات بسیار منظمی می‌باشند، آنان در کشورهای گوناگون پنج قاره جهان دارای جماعات مختلفی هستند، در این مختصر اشاره ای به برخی از جماعات‌ها آفریقا و فدارسیون این قارّه می‌شود:

  • فدراسیون آفریقا

می توان گفت مهمترین و قدیمی ترین فدراسیون شیعیان خوجه، فدراسیون آفریقا می‌باشد، در حال حاضر مقرّ آن در شهر دار السلام بوده و آقای انور علی درامسی از تجّار بزرگ خوجه از متولدین شهر لیندی تانزانیا برای بار دوّم به عنوان ئیس این فدراسیون انتخاب شده اند، (بنده که الان ۱۳/۲/۱۳۹۵) مشغول تصحیح این نوشتار هستم، چند هفته قبل دوره ریاست آقای انور دارمسی به پایان رسید و آقای بشیر از شیعیان خوجه کشور اوگاندا به این منصب انتخاب شدند) دوره مسئولیت ریاست فدارسیون به مدت سه سال می‌باشد، رئیس سابق آن آقای رمضان نانجی از شیعیان خوجه کشور کنیا بود، لازم به ذکر است که بخاطر جمعیت بالای شیعیان خوجه در تانزانیا، رئیس این فدراسیون اغلب از شیعیان خوجه این کشور انتخاب می‌شود.

  • جماعات آفریقا

شمار چشم گیری از شیعیان خوجه اثنی عشری در مناطق مختلف شرق و جنوب آفریقا زندگی می‌کنند، جماعات خوجه اثنی عشری در این مناطق بالخصوص کشورهای کنیا و تانزانیا در زمره مهمترین جماعت‌های خوجه می‌باشد، که نقش مهمی در شکل گیری فدراسیون جهانی و سازمانهای تبلیغی وابسته به آن ایفاء کرده اند.

۱- کشور تانزانیا

پیشینه ورود شیعیان خوجه اثنی عشری به تانزانیا به اواخر قرن نوزدهم میلادی بر می‌گردد، پس از اینکه تعداد زیادی از این عزیزان به جزیره پمیا مهاجرت نمودند، برخی از این مجموعه به کشور تانگانیکا (تانزانیا) هجرت نموده، و در مناطق مختلف این سرزمین سکنی گزیدند، شیعیان خوجه اثنی عشری پس از استقرار در شهرهای گوناگون تانگانیکا رفته رفته جماعات امروزین این کشور را بنیانگذری کردند، و با ساخت مساجد، حسینیه‌ها و مدارس به تشکّلاتشان انسجام بخشیدند، از این روی تا پیش از تأسیس فدراسیون آفریقا دهها جماعت خوجه در کشور تانزانیای امروز شکل گرفت و بسیاری از خوجه‌های اثنی عشری در شهرهای این کشور استقرار یافتند.

شیعیان خوجه در کشور تانزانیا در شهرهای همچون دارالسلام، پانگانی، تانگا، آروشا، کیگوما، موشی، کیلوا، لیندی، بوکوبا، باگامویو، امبیا، موانزا، تابورا، موروگورو، دودوما، سنگیدا، متوارا و سُنگیا سکنی گزیده، و سالیان سال در این مناطق زندگی کردند، ولی به مرور زمان بخاطر مشکلات اقتصادی و همچنین وضعیت تحصیلی فرزندانشان، برخی از شهرها را ترک گفته و به دارالسلام و به برخی از کشورهای اروپایی و آمریکائی هجرت کردند، به عنوان مثال در حال حاضر در شهرهای دودوما، بوکوبا، تابورا، سُنگیا، سنگیدا و کیلوا تعداد بسیار اندک و در بعضی از آنها هیچ خوجه ای زندگی نمی‌کند، در برخی از شهرها نیز (از قبیل کیگوما، تانگا، موشی) عدد آنها بسیار تقلیل پیدا کرده است، شیعیان خوجه پس از ترک این شهرها مراکز عبادی خود را بعضاً به شیعیان بومی واگذار کرده اند.

در حال حاضر بزرگترین جمعیت خوجه‌ها در قارّه آفریقا در کشور تانزانیا زندگی می‌کنند، طبق آمار اعلان شده از طرف فدراسیون آفریقا در شهر دار السلام جمعیتی بیش از ده هزار نفر، و در سایر مناطق مختلف این کشور نیز جمعیتی قریب به پنج هزار نفر زندگی می‌کنند، که مجموع جمعیت آنان در این کشور قریب به ۱۵۰۰۰ نفر می‌رسد.

۲- کشور کنیا

جمعیت تقریبی شیعیان خوجه اثنی عشری در این کشور قریب به ۲۰۰۰ نفر می‌رسد، که أکثریت آنان در شهر ممباسا زندگی می‌کنند، تاریخ ورود آنان به این کشور به ۱۸۷۰ میلادی بر می‌گردد، به دنبال آن نیز در سالهای مختلف تا سال ۱۹۰۳ میلادی به طور پراکنده خانوادههایی از این جماعت به این کشور مهاجرت کردند، و در شهرهای همچون نایروبی، ناکورو، لامو، مالیندی و کیسومو سکنی گزیدند، در دهه ۱۹۶۰ میلادی جماعت کنیا و بالتحدید شهر ممباسا یکی از موفقترین جماعت خوجه به حساب می‌آمد، و فکر تأسیس فدراسیون جهانی از طرف برخی از مغزهای متفکر این شهر نشأت گرفت، و رئیس اوّل فدراسیون جهانی مرحوم آقای ملا اصغر از این شهر بود.

۳- کشور اوگاندا

تاریخ ورود شیعیان خواجه اثنی عشری به این کشور به دهه ۱۹۰۰ باز می‌گردد به آن زمانی که تعدادی از خانواده‌های خوجه اثنی عشری از راه ممباسا و نایروبی به شهر کامپالا وارد شدند، و نخستین جماعت آنان در سال ۱۹۱۸ پایه گذاری شد. آنان به مرور زمان توانستند در این کشور از جهت موقعیت اقتصادی و اجتماعی پایگاه بسیار خوبی را پیدا کنند، تا اینکه در سال ۱۹۶۰ این جماعت توانست، با انسجام و تشکلات خود نفوذ بسیار زیادی را در کشور و در سطح دولتی پیدا کند، ولی با روی کار آمدن عیدی امین به ریاست جمهوری این کشور، و متهم ساختن آسیایی‌ها به استثمار مردم این کشور، همه آسیایی‌های ساکن اوگاندا از جمله خوجه‌ها را از اوگاندا اخراج و همه دارایی‌ها و املاک آنان را مصادره نمود، خوجه های اثنی عشری در این کشور به ناچار برخی به کشورهای همجوار، و بعضاً هم به کشورهای اروپایی مسافرت کردند، بعد از برکناری عیدی امین و آرام شدن اوضاع برخی از خانواده‌های اثنی عشری به این کشور بازگشتند، در حال حاضر تعدادی از این عزیزان در این کشور زندگی می‌کنند، و با توجه به اینکه اخیراً از طرف مسئولین اوگاندا اعلان شده است که افرادی که در عهد عیدی امین متضرر شده و املاک آنان مصادره شده، دولت املاک آنان را برخواهد گرداند، بدنبال این خبر جدیداً برخی از شیعیان خوجه به اوگاندا بازگشته اند.

۴- جزیره زنگبار

جماعت زنگبار، نخستین و قدیمی ترین جماعت خوجه اثنی عشری است که در سال ۱۸۸۲ میلادی، و چند سال پیش از جماعت بمبئی تأسیس شده است، پس از شدّت یافتن اختلافات ودر گیری‌ها بین خوجه‌های بمبئی که موجب تشکیل جناح اکثریت (خوجه‌های اسماعیلیه) و اقلیت (خوجه اثنی عشری) شد، شماری از آنان در دهه ۱۸۷۰ میلادی با هدف داشتن آینده ای بهتر و با سودای دست یابی به تجارت أدویه جات و بالخصوص میخک آن رهسپار جزیره زنگبار و جزیره پمبا شدند، این دو جزیره در آن روزگار مرکز تجارت میخک به شمار می‌رفت، آنان پس از ورود به زنگبار نخستین مسجد خود معروف به قوه الإسلام را ساختند، در نزدیکی این مسجد نیز حسینیه ای با کمک یکی از فرماندهان لشکر ارتش سلطان مجید، از سلاطین عمانی حاکم در زنگبار، به نام ژنرال کلب علی خان ایرانی، بنا نمودند، بعدها به زیاد شدن جمعیت آنان در این جزیره مسجد ثقه الإسلام را ساختند، در کنار این دو مسجد تعدادی حسینیه نیز بنا نمودند.

خوجه‌های اثنی عشری رفته رفته به ساماندهی خود پرداخته و نخستین جماعت خوجه اثنی عشری را در این جزیره پایه گذاری کردند، آنان سپس در پی نظم و انسجام جماعت خود و ارتقای سطح اطلاعات مذهبی خویش برآمدند و به همین دلیل حاجی دوجی جمال از شخصیت‌های برجسته خوجه همراه با تعدادی از دیگر شیعیان به کربلا و از آیت الله شیخ زین الدین مازندرانی مرجع تقلید وقت، که بیشتر ملا قادر را برای ارشاد خوجه‌ها به هند فرستاده بود، در خواست اعزام روحانی، برای دانش افزایی و ترویج و معرفی کامل مذهب اهل البیت علیهم السلام به زنگبار کردند، پس از موافقت مرجع تقلید وقت خوجه ها، سید عبدالحسین مرعشی شوشتری از روحانیون ایرانی ساکن نجف و از شاگردان آیت الله مازندرانی در سال ۱۸۸۵ به جزیره زنگبار وارد شد، وی شخصی وارسته و با تقوا بود و در مدت اقامت بیست و سه ساله خود در این جزیره توانست همه شیعیان زنگبار اعم از خوجه‌های اثنی عشری و بحرینیها را گردهم آورد و تعالیم مذهبی به آنان بیاموزد.

سید عبدالحسین شوشتری در سال ۱۹۰۴ در حین زیارت خانه خدا در مکه در گذشت و پسر خوانده اش سید حسین شوشتری که از شاگردان آیت الله میرزا حسین خلیل بود، خدمت‌های ارزشمند سیدعبدالحسین شوشتری را در زنگبار ادامه داد، وی تا زمان مرگش در سال ۱۹۴۵ رهبری و هدایت جامعه کوچک شیعیان خوجه اثنی عشری زنگبار را بر دوش داشت. گذشته از مرحوم شوشتری چند تن از علمای ایرانی دیگری از قبیل سید مرّوج و سید ناشر الإسلام نیز طی دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی به زنگبار وارد شدند، در حال حاضر نوه‌های این افرادی همگی در زنگبار و یا در شهر دارالسلام زندگی می‌کنند، و در زمینه تجارت مشغول می‌باشند، بعد انقلاب زنگبار و هجرت خوجه‌ها به دیگر مناطق، از آن پس آنان از روحانیون هندی و پاکستانی جهت تبلیغ در بین جماعت‌های خود دعوت بعمل می‌آورند.

زنگبار تا پیش از انقلاب ۱۹۶۳ یکی از مهمترین و پر جمعیت ترین مراکز تجمع شیعیان خوجه اثنی عشری بود، ولی پس از کشتار ۱۹۶۳ پیش از ۹۸ درصد از آنان به شهرهای مختلف تانزانیا و بعضاً به اروپا و آمریکا مهاجرت کردند، در حال حاضر در این جزیره تعداد بسیار کمی از شیعیان خوجه اثنی عشری زندگی می‌کنند، ولی افرادی که متولد این جزیره بوده و در حال حاضر در کشورهای مختلف زندگی می‌کنند، تعلق خاصی به این منطقه داشته و دائماً جهت بازدید از زنگبار به این جزیره مسافرت می‌کنند.

۵- کشور سومالی

سومالی نیز یکی از کشورهای شرق آفریقا است که تعدادی از خوجه‌ها در دهه ۱۸۸۰ میلادی به این کشور مهاجرت نموده و در شهر موگادیشو اقامت گزیدند، در سال ۱۹۶۰ آنان با تشکیل جماعت خانه ای توانستند در زمره یکی از جماعت‌های نیرومند خوجه اثنی عشری به شمار آیند، ولی در سال ۱۹۹۱ میلادی بخاطر درگیری‌های این کشور کلیه خوجه‌ها به کشورهای دیگر مهاجرت نمودند.

۶- کشور ماداگاسکار

تاریخ حضور شیعیان خوجه اثنی عشری در این کشور به اوایل دهه ۱۹۳۰ باز می‌گردد، که گروهی از خوجه اثنی عشری از هند به زنگبار مهاجرت و سپس راهی این کشور شدند، در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ نیز شمار بیشتری از خوجه‌های اثنی عشری از کشورهای تانزانیا و کنیا به ماداگاسکار مهاجرت کردند، در حال حاضر جمعیت آنان در این کشور بالغ بر ۵۰۰۰ تن می‌رسد.

خوجه اثنی عشری در شرق و جنوب آفریقا در کشورهایی همچون کومور، موزامبیک، آفریقای جنوبی، موریس، بوروندی، رئونیون و سیشل حضور دارند، لازم به ذکر است تعدادی از آنان در مناطق شرق کنگو و کشور رواندا نیز زندگی می‌کردند، ولی بخاطر جنگ‌های داخلی این دو کشور به دیگر کشورها مسافرت کردند.[۸]

  • وضعیت اقتصادی

می توان گفت اقتصاد یکی از مهمترین ارکان جامعه خوجه‌های اثنی عشری را تشکیل می‌دهد، هرچند آنان در طی چند دهه اخیر به برخی از مشاغل علمی و فرهنگی روی آورده اند، ولی اقتصاد و تجارت همچنان زیر بنای اصلی این اقلیت کوچک به شمار می‌رود، به برکت سخت کوشی، اراده و پشتکاری شیعیان خوجه اثنی عشری امروزه آنان در بیشتر کشورهایی که زندگی می‌کنند وضعیت مالی و رفاهی خوبی دارند، و همین مسئله موجب شده که آنان وجه و اعتبار بالایی نزد دولت مردان کشور میزبان و مردم آن به دست آورند، در بسیاری از کشورهای آفریقایی که آنان در آنجا حضور دارند، تعدادی از شیعیان خوجه به عنوان اوّلین سرمایه دارهای آن کشورها به حساب می‌آیند.

لازم به ذکر است خوجه‌ها در بدو ورود به شرق آفریقا اندوخته مالی چندانی نداشتند، ولی با استفاده از استعداد ذاتی خود و بهره برداری مناسب از موقعیت‌های موجود به سرعت وارد بخش‌های تجاری شدند و در مدت زمان کوتاهی از راه خرید و فروش کالاهای مختلف وصادرات و واردات با دیگر کشورها جایگاه خود را ارتقاء دهند، به گونه ای که تا پیش از جنگ جهانی دوّم در زمره طبقات نخبه این کشورها جای گرفتند، آنان از اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی همزمان با استقلال بسیاری از کشورهای آفریقایی که موجب خروج استعمارگران انگلیسی و فرانسوی و خالی شدن بسیاری از پست‌ها و مشاغل حکومتی شد موفقیت خود را تثبیت کردند، بسیاری از سرمایه دارهای کنونی خوجه‌ها در این کشورها تا قبل از دهه شصت کارمندان عادی بودند که در معادن و مزارع، کار می‌کردند، ولی با استفاده از استعداد خود آنان تبدیل به بزرگترین سرمایه داران در این منطقه شدند، در حال حاضر خوجه‌های اثنی عشری موقعیت خود را در این کشورهای آفریقایی تثبیت نموده و توانستند طیف گسترده ای از شرکت‌های خصوصی صادرات و واردات، کارخانجات، مؤسسات تجاری، صرّافی ها، بانکها، مراکز حمل و نقل، انتشارات، مزارع کشاورزی و غیره را به خود اختصاص دهند.

از این رو با وجود مشکلات ناشی از امنیت نسبی این کشورها خوجه‌های اثنی عشری و بخشی از نبض اقتصادی آنها را دست گرفتند، به ویژه در زمینه اقلام صادراتی کشورهای شرق و جنوب آفریقا (چای، قهوه، کاکائو و کتان) نقش مهمی را بر دوش دارند و با وجود فقر شدید این کشورها، افزایش تورم عمومی و افزایش قیمت کالاهای اساسی، آنان توانسته‌اند بر ثروت خود بیفزایند، برخی از تجار خوجه به منزله ثروتمند ترین تجار تانزانیا، کنیا و اوگاندا شناخته شدند، برخی از آنان طی دو دهه گذشته توانستند با خریداری املاک بسیار زیادی در زمینه عقارات نیز سرمایه گذاری کلان نمایند برخی دیگر با استفاده از امکانات بالای خود در طی چند سال اخیر با ساخت برج‌های عظیمی در دارالسلام توانستند خود را در زمره ملاکین مهم این کشور درآورند.[۹]

  • رمز موفقیت خوجه در اقتصاد

در خصوص رمز و سرّ موفقیت شیعیان خوجه اثنی عشری در بحث اقتصاد و تجارت، دوستان تحلیل‌های مختلفی دارند، من جمله می‌گویند که پشتکاری و اراده راسخ، آنان را به این مرحله از موقعیت اقتصادی رسانده، برخی دیگر معتقدند ذکاوت ذاتی و ذوق آنان در امر تجارت سبب موفقیت آنان شده است، ولی واقعیت امر این است که امور معنوی و التزام دینی آنان نقش بسیار مهمی در وضعیت اقتصادی آنان دارد، شیعیان خوجه نسبت به امور دینی بالخصوص تخمیس اموال خود بسیار پایبند می‌باشند، بطوری که حاضر نیستند یک روز از سال خمسی آنان تأخیر شود، از طرفی دیگر در زمینه کمک‌های خیری و همچنین در ساخت طرح‌های عام المنفعه، مشارکت زیادی دارند، صدقه دادن روزانه نیز از دیگر برنامه اغلب این عزیزان می‌باشد.

از جهت عبادی نیز این عزیزان بسیار پایبند و ملتزم می‌باشند، عمل کردن به مستحبات از ویژگیهای جامعه خوجه بوده و زیارت قبور ائمه علیهم السلام از دیگر برنامه‌های آنان می‌باشد، فلذا کلیه این امور معنوی نقش بسیار زیادی در موقعیت اقتصادی آنان دارد.

  • وجوهات و تخمیس اموال

از امور بسیار قابل توجه در بین خوجه‌ها اثنی عشری التزام و پایبندی آنان به پرداخت وجوهات به مرجع تقلید خود و یا وکیل وی می‌باشد، در این زمینه اکثریت مطلق آنان نسبت به پرداخت خمس خود ملتزم بوده، به طوری که نمی‌گذارند حتی چند روزی از سال خمسی آنان بگذرد، شیعیان خوجه نسبت به تخمیس اموال، بعضاً به طور مستقیم با دفتر مرجع تقلید خود در تماس هستند، و بدون واسطه سهمین به دفتر وی پرداخت می‌کنند، و برخی دیگر از شیعیان خوجه تخمیس اموال خود را نزد مسئولین بالا دستی فدراسیون جهانی و منطقه ای که اغلب وکالت مرجع تقلید خود را دارند، انجام می‌دهند، برخی دیگر از آنان نیز با داشتن اجازه از طرف مرجع تقلید مجازند سهم امام را طبق تشخیص خود در مواردی که صلاح می‌دانند، مصرف کرده و سهم سادات را به دفتر مرجع خود می‌فرستند، شایان ذکر است فدراسیون منطقه ای خوجه‌ها از طرف مرجع خود اجازه صرف سهم امام را در مواردی که خود تشخیص می‌دهند هزینه کنند، جریان این اجازه به زمان مرحوم سید محسن حکیم بر می‌گردد، وقتی که برخی از تجّار مقدار قابل توجهی وجوهات شرعیه از شرق آفریقا خدمتشان بردند، ایشان سؤال کردند که آیا در مناطق شما نیازمند به سهم امام وجود دارد، و آیا می‌توانید سهم امام را در زمینه تبلیغ مذهب حقه در بین بومیان هزینه کنید، آنان اشاره داشتند که این امر امکان پذیر می‌باشد، و از طرفی مرحوم حکیم آنان را تشویق به تبلیغ بین بومیان کرده و به ایشان اجازه صرف سهم امام را دادند، می‌توان گفت این سنگ بنای اجازه مراجع دیگر بعد از ایشان شد که علمای نجف و حتی قم که شیعیان خوجه از مقلّدین آنان می‌شدند می‌بایست اجازه صرف سهم امام را به آنان بدهند.

در خصوص مقدار مبالغ سهمین در شرق آفریقا، برخی از آمار سالیانه بیش از هشت میلیون دلار سهمین (سهم امام و سهم سادات) از این منطقه جمع آوری می‌شود، که بخشی از آن در خود منطقه هزینه، و بخشی از آن به دفتر مرجع تقلید خود می‌فرستند.

  • وضعیت مذهبی

یکی از شاخص ترین ویژگی‌های خوجه‌ها در سرتاسر جهان پایبندی دینی و رعایت کامل واجبات دینی می‌باشد، پایبندی دینی خوجه‌ها نخست به اصول و فروع دین مربوط است و آنان به طور ویژه برپایی نمازهای یومیه و در حد امکان به صورت جماعت تأکید دارند، آنان نسبت به برگزاری مناسب‌های دینی خود مانند اعیاد و شهادات ائمه علیهم السلام به ویژه ماه محرم را با تشریفات مفصلی برگزار می‌کنند.

پایبندی‌های دینی خوجه‌های اثنی عشری از دوران کودکی آنان آغاز می‌شود، آنان در دوران کودکی (اعم از دختر و پسر پیش از بلوغ)، نمازهای یومیه را از پدر ومادرشان می‌آموزند، و همراه با آنان در مساجد و حسینیه‌ها حضور می‌یابند، این کار که همواره رهبران و ائمه جماعت بر آن تأکید می‌کنند، موجب شده که باورهای دینی از نخستین سال‌ها در وجود آنان نقش می‌بندد، و بخشی از زندگی در نظر گرفته شده است، افزون بر آن روحانیون خوجه برای کودکان خردسال نیز موظّفند جلساتی برگزار کرده و آنان را با اصول اولیه اسلام آشنا کنند، جالب است بدانید در برخی از مراکز تجمع خوجه‌ها در کنار مسجد اصلی سالنی نیز جهت برگزاری نماز جماعت برای خردسالان نیز در نظر گرفته شده، که کودکان خردسال در این مراسم شرکت کرده و با احکام نماز و دیگر مسائل شرعی آشنا می‌شوند.

از دیگر اموری که شیعیان خوجه روی آن تأکید زیادی دارند، برگزاری جلسات قرآن و آموزش آن برای کودکان می‌باشد، بسیاری از خوجه‌ها که از مکنت مالی خوبی برخودار می‌باشند، برای آموزش فرزندان خود برخی از فارغ التحصیلان حوزه‌های عملیه را استخدام کرده و آنان روزانه چندین ساعت به منزل آنان می‌روند و برای کودکان دروس خصوصی در آموزش مسائل دینی و قرآن برگزار می‌کنند، شایان ذکر است که این کلاسها مصدر دخل خوبی برای برخی از شیعیان بومی به حساب می‌آید، بعضی از این عزیزان در روز چندین کلاس خصوصی برای فرزندان خوجه برگزار می‌کنند، و حقوق خوبی را از این رهگذر بدست می‌آورند.

از دیگر شاخص‌های مذهبی شیعیان خوجه پرداخت به موقع خمس و صدقه و نذورات می‌باشد، آنان در این زمینه بسیار پیشگام و ملتزم می‌باشند.[۱۰]

خوجه‌های اثنی عشری در فعالیتهای تجاری خود نیز از ورود به معاملات ربوی به شدت پرهیز کرده و از امور تجاری که شبه ای رباخواری در آن وجود داشته باشد، خودداری می‌کنند حتی برخی از آنان نسبت به اجاره دادن ساختمان و مراکز تجاری خود به افرادی که در آن می‌خواهند تجارت‌های غیر مشروع انجام دهند نیز پرهیز می‌کنند، در این رابطه شایان ذکر است که بسیاری از آنان بخاطر این که با أهل کتاب معاملات خود را انجام می‌دهند، وشبه اختلات مال حرام با اموالشان می‌دهند، در پرداخت ردّ مظالم مال خود را تطهیر می‌کنند.

  • مراسم عزاداری

یکی از سنّتهای مهم شیعیان خوجه برگزاری مراسم عزاداری معصومین علیهم السلام می‌باشد، آنان نسبت به برگزاری مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام اهتمام ویژه ای ورزیده و به طور مفصل در کلیه أیام محرم و صفر مجالسی را برگزار می‌کنند، شیعیان خوجه در ماه محرم و صفر از هرگونه خوشحالی و برگزاری مجالس جشن و سرور پرهیز کرده، و حتی مراسم عقد و ازدواج ولو به صورت ساده در این دو ماه برگزار نمی‌کنند، و جالب اینکه ولادت موسی بن جعفر(ع) که طبق روایتی در ماه صفر می‌باشد، آنان طبق جدول اعلان شده در ماه رجب برگزار می‌کنند، آنان در مراسم عزاداری سنت‌های متداول در مجالس عزاداری هند و پاکستان اجرا می‌کنند و مجالس زنجیر زنی و سینه زنی و همچنین برنامه‌های شبیه و غیره مثل برنامه شیعیان شبه قاره برگزار می‌کنند.

جزیره زنگبار از مهمترین مراکزی است که از بدو حضور شیعیان در این جزیره همه سال برنامه‌های عزاداری مفصلی برگزار می‌کنند، پس از قتل عام ۱۹۶۴ در این جزیره و بدنبال آن هجرت تعدادی زیادی از شیعیان خوجه به دیگر مناطق تانزانیا و کشورهای اروپایی و آمریکایی، مراسم عزاداری محرم در این جزیره کم رنگتر شده است، ولی آنان نسبت به برگزاری مراسم اربعین اهتمام خاصی دارند، می‌توان گفت که شیعیان خوجه در برگزاری مراسم اربعین زنگبار از سراسر نقاط جهان در این جزیره تجمع کرده و این مراسم را با یک شکوه و عظمت خاصی برگزار می‌کنند، طی ایام اربعین بخاطر کثرت حضور شیعیان در این جزیره اغلب مسافرخانه‌ها و هتل‌ها مملو از شیعیان می‌شود، و اغلب این امکانات به مدت یک هفته و به طور مجانی در اختیار میهمانان که از راه‌های دور به این جزیره آمده‌اند قرار می‌گیرد، مراسم أربعین پس از اقامه نماز مغرب و عشاء آغاز می‌شود و سوگواران به گرد هم جمع شده و در چند حسینیه قدیمی زنگبار بویژه حسینیه حضرت عباس به روضه خوانی و زنجیر زنی و سینه زنی می‌پردازند، پس از آن شیعیان در دسته جات منظمی رهسپار حسینیه‌ها و تکیه‌های دیگر شیعیان که در حال حاضر متروکه شده است، می‌شوند، و در هرکدام از امکان متبرکه چند دقیقه ای عزاداری می‌کنند، در روز اربعین نیز آنان مراسم بسیار مفصلی دارند که مهمترین آن راهپیمایی در کوچه‌ها و برخی از خیابانهای زنگبار می‌باشد، از امور ملفت نظر اینکه برخی از ابیات و اشعاری که آنان می‌خوانند فارسی و طریقه سینه زنی آنان به صورت بوشهری می‌باشد، این امر همین حاکی از آن دارد که برخی از علماء که از مناطق جنوب ایران در این منطقه حضور پیدا کرده اند، این سنت‌ها را به آنان آموخته اند.

در أیامی که مراسم أربعین در زنگبار برگزار می‌شود، برنامه اطعام برای عزاداری نیز تدارک دیده می‌شود، در این روزها در اغلب حسینیه‌ها صبحانه و نهار و شام وجود دارد، شایان ذکر است که یکی از غذاهای که مورد پسند اغلب هم می‌باشند، آشی است که شباهت به حلیم می‌دهد طبخ می‌کنند، در ضمن خورشتی نیز که شباهت به خورشت قیمه دارد، برای عزاداران تهیه می‌کنند، در اغلب سالها نماینده ای از طرف مرجع تقلید آنان نیز از نجف به زنگبار آمده، و در مراسم أربعین شرکت می‌کند، در یکی از سالهایی که این حقیر توفیق شرکت در این مراسم را داشتم، آقای سید أعلا موسوی نماینده حضرت ایت الله العظمی سیستانی تشریف آوردند، و پیام ایشان را طی سخنرانی به شیعیان رساندند.

  • مراسم عزاداری محرم در دارالسلام

می توان گفت یکی از باشکوه ترین مراسم عزاداری شیعیان خوجه اثنی عشری در شهر دارالسلام برگزار می‌شود، بخاطر اهمیت و عظمت این مراسم برخی از شیعیان دیگر مناطق شرق آفریقا به جهت شرکت در این مراسم به دارالسلام آمده، و دهه محرم خود را در این شهر می‌گذرانند، مسئولین برگزار کننده این مراسم سخنرانان ماهری را از کشورهای مختلف برای این دهه دعوت می‌کنند، در ضمن حضور چشمگیر ذاکرین حسینی نیز از هند و پاکستان در این مراسم مجالس را گرمتر می‌کند.

یکی از برنامه‌های معروف شیعیان خوجه دارالسلام، مراسم جلوس آنان است، جلوس همان راهپیمایی است که تا چند سال پیش در شب برگزار می‌کردند، ولی بخاطر مشکلات امنیتی و تهدید گروه الشباب سومالی این راهپیمایی را بعد از ظهر تاسوعا برگزار می‌کنند، در این راهپیمایی هزاران نفر از شیعیان خوجه، بومیان، شیعیان لبنانی و ایرانی مقیم تانزانیا در آن حضور پیدا می‌کنند، از امور ملفت نظر حضور شیعیان بهره و هندوها و بعضی از اهل سنت می‌باشد. آنان پس از طی مسافت چند خیابان در جلوی مسجد شیعیان خوجه تجمع کرده و به سخنرانی برخی از خطباء گوش فرا می‌دهند.[۱۱]

  • سفرهای زیارتی (عتبات عالیه)

شیعیان خوجه نسبت به سفرهای زیارتی و تشرّف به حرم ائمه علیهم السلام اهمیت زیادی داده و بعضاً در سال چندین مرتبه به زیارت قبور ائمه علیهم السلام در عراق و ایران می‌روند، بعد از سقوط صدام یکی از سفرهای زیارتی آنان عتبات عالیه در عراق می‌باشد، سالیانه هزاران نفر از آنان جهت زیارت مشاهد ائمه علیهم السلام به عراق مسافرت می‌کنند، در خصوص زیارت اربعین یک توجه ویژه ای دارند، در سال جاری (۱۳۴۷ هجری) فقط از دارالسلام بیش از هزار نفر به عراق رفته و اغلب در راهپیمائی اربعین شرکت کردند.

سفارت ج.ا. ایران در دارالسلام بعضی اوقات در ماه بیش از ۳۰۰ ویزای زیارتی برای شیعیان خوجه صادر می‌کند، لازم به ذکر است که قبل از جنگ داخلی در سوریه یکی از اماکنی که خوجه زیاد می‌رفتند، زیارت حضرت زینب علیهاسلام بود، آنان به جهت رفتن سفرهای زیارتی بعضاً همراه کاروانهای زیارتی می‌روند و بعضاً هم بطور خانوادگی و آزاد سفر می‌کنند، اغلب خوجه‌ها جهت سفر به ایران بخاطر امنیت و احساس نزدیکی با مردم ایران، ترجیح می‌دهند که بطور خانوادگی و آزاد به ایران سفر کنند.

آنان نسبت به سفر حجّ (واجب و عمره) علاقه مند هستند، ولی أکثراً سفرهای زیارتی ائمه علیهم السلام را بر مکّه ترجیح می‌دهند.

از دیگر برنامه‌های خوجه‌ها در این راستا تبرع در اعزام افراد بی بضاعت اعم از شیعیان بومی و خوجه به سفرهای زیارتی است، برخی از آنها سالیانه دهها نفر را به سفرهای زیارتی می‌فرستند، یکی از افراد خیر بنام آقای محمدرضا دوجی بعضی اوقات کاروان ۱۵۰ نفری را با هزینه خود به زیارت عراق و ایران می‌فرستد، در خصوص حجّ نیز سالیانه تعدادی از افراد بی بضاعت اعم از بومیان و خوجه‌ها را به مکه می‌فرستند.

  • مرجعیت و تقلید

یکی از مهمترین ارکان جامعه خوجه‌های اثنی عشری بحث مرجعیت و تقلید می‌باشد، که در روند تحولات این اقلیت مذهبی تأثیر چشمگیری داشته است، شیعیان خوجه با توجه به پایبندی دینی خود بر این بحث اهمیت بسیاری قائلند آنان نوجوانان خود که به سن بلوغ می‌رسند نسبت به تقلید از مرجع مورد نظر خود تشویق کرده و آنان را مکلف به تقلید می‌کنند.

پیشینه بحث مرجعیت در بین آنان به اواسط قرن نوزدهم و به دنبال دیدار گروهی از شیعیان خوجه با حضرت آیت الله العظمی مازندرانی در کربلا باز می‌گردد، در این دیدار آنان خود را از مقلدین معظم له حساب کرده و ایشان سالیان سال نسبت به اعزام مبلغ برای خوجه‌ها در هند و شرق آفریقا اهتمام می‌ورزید.[۱۲]

پس از درگذشت آیت الله مازندرانی شیعیان خوجه از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله بروجردی تقلید می‌کردند، طی دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ آیت الله بروجردی نماینده ای را به شرق آفریقا فرستادند و در دیدار با رهبران فدراسیون آفریقا یکی از شیعیان خوجه مقیم زنگبار را برای پیگیری برخی از امور منصوب کرد، آیت الله بروجردی برای نخستین بار اجازه داد تا شیعیان خوجه مقیم شرق آفریقا بخشی از سهم امام را برای ساخت مدارس اسلامی و مساجد و تبلیغ مذهب أهل البیت علیهم السلام هزینه کنند، پس از ایشان حضرت آیت الله سید محسن حکیم مرجع تقلید شیعیان شد، ایشان نیز سفارشی نسبت به هزینه بخشی از سهم امام برای ساخت مساجد و مدارس و همچنین تبلیغ مذهب حقه در بین بومیان کردند، بدنبال این اجازه خوجه‌ها مرکز بلال مسلم میشن را در سال ۱۹۶۸ میلادی به عنوان مرکز تبلیغی شیعه در بین بومیان راه اندازی کردند، پس از ایشان خوجه‌ها حضرت آیت الله العظمی خوئی را به عنوان مرجع خود انتخاب و ایشان را نیز همچون آیت الله حکیم اجازه دادند، تا نیمی از سهم امام شیعیان صرف تبلیغ مذهب تشیع شود.

پس از در گذشت آیت الله خوئی فدارسیون جهانی خوجه‌ها آیت الله گلپایگانی را به منزله مرجع تقلید شیعیان خوجه معرفی کرد ایشان نیز طبق سنت مراجع پیشین به شیعیان خوجه اجازه صرف نیمی از سهم امام را در امور تبلیغی دادند، پس از فوت ایشان رئیس فدراسیون جهانی خوجه‌ها آقای ملا اصغر علی، آیت الله العظمی سیستانی را مرجع تقلید شیعیان خوجه اعلام کرد، این در حالیست که پس از درگذشت آیت الله گلپایگانی، ج.ا. ایران آیت الله العظمی اراکی را مرجع تقلید شیعیان جهان معرفی کرد و هیئتی نیز از سوی دفتر مقام معظم رهبری با هدف ارائه تصویری از درجات فقهی و علمی ایشان رهسپار شرق آفریقا شد، ولی شیعیان خوجه رغبت چندانی از خود نشان نداده و از آیت الله سیستانی تقلید نمودند.

لازم به ذکر است در بین جامعه کنونی خوجه‌ها برخی از جوانان از مقلّدین مقام معظم رهبری می‌باشند، و می‌توان گفت که این نوع تقلید یک اشتقاقی در بین جوانان خوجه ایجاد شده است که مورد رضایت کهنسالان آنان نمی‌باشد، آنان معتقدند که می‌بایست در کلیه امور من جمله بحث تقلید و مرجعیت صد در صد تابع فدراسیون جهانی بود و مرجعی که از طرف آنان معرفی شود، مرجع تقلید آنان خواهد بود، شایان ذکر است که تعداد معدودی از خوجه‌ها از مقلّدین حضرت آیت الله مکارم و برخی از آنان نیز از مقلّدین حضرت آیت الله شبیر نجفی می‌باشند.[۱۳]

[۱] . عرب احمدی- شیعیان خوجه در گستره جهان، ص ۱۰٫

[۲] . محمد خلفان یکی از مؤرخین خوجه.

[۳] . شیعیان خوجه در گستره جهان- عرب احمدی، ص ۱۸٫

[۴] . عرب احمدی- شیعیان تانزانیا- ص ۴۰٫

[۵] . سید الشمس الحسن زیدی.

[۶] . رئیس سابق سازمان مدارس و حوزه های علمیه خارج از کشور.

[۷] . عرب احمدی- شیعیان خوجه در گستره جهان، ص ۲۴۴٫

[۸] . سید محمد شاهدی، خورشید شرق، ص ۱۲۳٫

[۹] . همان.

[۱۰] . مصاحبه و مشاهدات شخصی.

[۱۱] . سید محمد شاهدی- خورشید شرق، ص ۱۵۵٫

[۱۲] . مصاحبه با کنسولی ایران در دارالسلام.

[۱۳] . همان، ص ۱۷۰٫