طریقه لائینیه ( فصل یازدهم کتاب تصوف در غرب آفریقا نوشته حجت الاسلام و المسلمین سید محمد شاهدی )

طریقه لائینیه

 

مؤسس و تاریخچه طریقه لائینیه

این طریقه یک طریقه صوفی نیست که دارای ذکر و برنامه‌های صوفی‌گری باشد؛ بلکه یک فکر و ایده‌ای است که تعدادی طرفدار پیدا کرده است. این فکر و ایده ۱۲۰ سال پیش، به‌وسیله شخصی صیاد به نام «لیما مولای» پایه‌گذاری شد. این شخص روزی از صیادی باز می‌گردد و مدعی می‌شود: خداوند به من الهام کرده است که مهدی منتظر هستم. مهدی منتظر از قوم سیاه است و مهدی من هستم. به ‌دنبال این ادعا، عده‌ای از مردم همراه وی شدند و یک طریقه شکل گرفت. خود این شخص بی‌سواد بود، ولی افرادی که به او گرایش پیدا کرده بودند و سواد داشتند، شروع به جعل روایاتی کردند که مهدی منتظر از آفریقاست و بعضی از روایات وارده در کتب روایی را به سلیقه خود تفسیر کرده و بر او تطبیق می‌کردند.

این شخص خودش را به «امام الله المهدی» ملقب کرد و بدین نام نیز شهرت پیدا کرد. چون وی و اغلب پیروانش از طریقه تیجانیه بودند، از جهت ذکر و اوراد، تابع طریقه تیجانیه و از جهت فقهی، تابع مذهب مالک هستند. ولی برخی احکام خاص برای پیروان این مسلک وضع شده است؛ از قبیل حرمت تدخین، موسیقی، تربیت سگ و نگهداری و خرید و فروش آن، و عدم حرمت استفاده از طلا برای مرد. جالب اینکه شیخ‌پیشین، شریف‌عبدالله چندین انگشتر طلا به‌دست داشت.

بعد از «لیما مولای»، فرزندش «عیسی روح‌الله لای» این فکر را هدایت کرد. برخی از افراد این مسلک معتقد شدند که این همان حضرت عیسی است که بعد از مهدی منتظر می‌آید. پس از او شیخ‌ «مای لای» منصب «اضلال» مردم را عهده‌دار شد و بعد از آن نیز، یکی از نوادگان «لای ماجونه» به نام «شریف‌عبدالله لای» رهبری این گروه را بر عهده گرفت. در حال حاضر، تعداد مریدان این مسلک بسیار کم است و مقرّ اصلی آن در شهر داکار در منطقه کامبرین و گیجوای است. پیروان این طریقه همه‌ساله مراسم جشنی به مناسبت میلاد مؤسس آن برپا می‌کنند. جالب اینکه این مراسم در روز پانزدهم شعبان‌المعظم در منطقه «المهدی» داکار برگزار می‌شود.

از جهت تسمیه، به اعتبار نسبت به مؤسس آن «لای ماجونه» گاهی به آن «لائینیه» می‌گویند، و به اعتبار نسبت به «الله تعالی» گاهی بر آن «اللاهیین» اطلاق می‌شود. این اسم از آیه شریفه ۳۱ سوره احقاف گرفته شده است که می‌فرماید: (یا قَومَنا أجیبُوا داعِی اللهِ). بعدها این آیه به عنوان شعار این فرقه درآمد.

مرکز این فرقه منطقه کامبرین داکار است و محل تجمع آنان در مسجد بسیار بزرگی است که در کنار ساحل اقیانوس اطلس به نام امام الله ساخته شده است. یکی از مشخصات ظاهری پیروان این طریقه این است که هنگام شرکت در مراسم خود، مرد و زن لباس‌های سفید می‌پوشند، مردان حتی از کلاه و کفش و دستکش سفید استفاده می‌کنند.

در نحوه ادعای شیخ ‌و تأسیس این فرقه، اقوال مختلفی نقل شده است. بعضی می‌گویند: در حال بازگشت «لیما مولای» از صید، به وی الهام شد که پیامبر است و به او خطاب «امام الله» شد. مراد از «لیما مولای» همان «امام الله» است. در پی این ادعا، بسیاری از علما با وی مخالفت کرده و با استناد به آیات قرآنی، وی را محکوم نمودند. پس از آن، وی جریان نبوّت را به مهدویت منحرف کرد و گفت: من مهدی موعود هستم.

در حال حاضر، بسیاری از سخنان رهبران این فرقه در خصوص مهدویت است و منشورات زیادی از آنان به چاپ رسیده است.