خاطرات (مهدی سودانی و اعلان مهدویت (۱۸۴۴-۱۸۸۵م))
مهدی سودانی و اعلان مهدویت (۱۸۴۴-۱۸۸۵م)
یکی از جریانات مهدویت در قارّه آفریقا که بسیار انعکاس زیادی در جهان اسلام داشت و توانست شهرت جهانی پیدا کند، ادعای مهدویت محمد احمد بن عبدالله سودانی بود، ایشان توانست با این ادعا لشکر بسیار بزرگی را بر علیه حکومت ترکهای عثمانی و استعمار انگلیس تشکیل دهد و آنان را شکست دهد، امام مهدی پس از شکست آنان در خارطوم، در منطقه ام درمان تشکیل حکومت داد و نامههای متعددی به شیوخ و رؤسای قبایل آفریقا به جهت بیعت با او و مبارزه بر علیه استعمارگران نوشت که بعضاً با وی بیعت کردند.
قیام مهدی سودانی یا آنچنان که میگفتند متمهدی سودانی، یکی از معروف ترین قیامهایی است که در اواخر قرن نوزدهم به اسم مهدویت صورت گرفته و شاید برای غربیها که با آن درگیر بودند، این پدیده بسیار شگفت بود و سبب شد تا شماری از شرق شناسان، آثاری درباره مهدی و مهدویت تألیف کنند.
مهدی سودانی (۱۲۵۹٫م-۱۳۰۲٫م) نام وی محمد احمد بن عبدالله و از سادات حسینی بود. در جزیره «لبب» و یا «اشراف» در فاصله حدوداً ۱۵ کیلومتری شهر دنقلا در شمال کشور سودان متولد شد (محل تولد وی به عنوان یکی از آثار امام مهدی از آن نگهداری می شود)پدرش شغل نجّاری داشت و در کودکی پدرش در گذشت، ومحمد احمد عازم خارطوم شد تا به تحصیلات مذهبی ادامه دهد.
نخستین بار رساله ای با عنوان «تطهیر البلاد من مفاسد الحکام» نوشت. رسوخ فساد در حکومت مصریها بر سودان سبب شد تا مهدی بتواند راحت تر در میان مردم نفوذ کرده و بحث عدالت و نفی فساد را مورد تأکید قرار دهد. وی در یک دوره به دعوت سرّی پرداخت تا آن که نوبت به کار علنی رسید. در این فاصله شماری از قبایل «دغیم» و «کنانه» به او پیوستند. مهدی در سال ۱۲۸۹ هـ (۱۸۸۱)م خود را به عنوان «مهدی منتظر» معرفی کرد و از فقهای سودان خواست تا از وی حمایت کنند. وی به عبدالله التعاشیی که بعد از او جانشینش شد، گفت، خوابی که دیده او را مهدی منتظر نشان داده، شایان ذکر است، عبد الله التعایشی در زمره نخستین حواریین اوست (اصطلاح حواری، اصطلاحی بود که برای یاران وی بکار میرفت.) وی نقش بسیار زیادی در ادعای مهدویت محمد احمد داشت، اساس ادعای مهدویت وی هم همین خواب بود.
منازعات امام مهدی با حکومت، سبب غلبه وی بر شهر الأُبیّض در سال ۱۳۰۰٫م شده و پس از آن بارها سپاهیان مصری در مقابل وی شکست خوردند. در یکی از نبردها بود که «گوردن» مسیحی انگلیسی که فرمانده نیروهای استعمار بود کشته شد و چنان تلقی شد که وی همان دجالی بوده که توسط مهدی کشته شده است.
مهدی سودانی در حال تشکیل یک دولت بود که بر اثر مرض «وبا» در نهم رمضان ۱۳۰۲ هـ در شهر ام درمان در گذشت. مزار وی در ام درمان تا به امروز زیارتگاه طرفداران او است.
قیام مهدی سودانی، به نوعی قیام علیه غرب و تمدن غربی هم تلقی شده است. زیرا سالها بود که غربیها آن نواحی را به اسم استعمار و آبادانی تحت سلطه خود داشتند، گرچه این تسلط به اسم تسلط مصر بر سودان بود. آنچه هدف مهدی بود، دفع سلطه ترکان-کسانی که از قدیم در مصر حکومت داشتند گرچه دیگر ترک نبودند- بود. چنان که رسما علیه عیسویان شعار نمیداد. البته در این که او واقعا علیه عثمانیها قیام کرده بود یا علیه عیسویان، همان زمان هم تردید وجود داشت. نویسنده ای متعصب و معاصر او گفته است که اگر او علیه عثمانیها قیام کرده، به دلیل خروج بر سلطان، باغی است. حتی اگر مدعی مهدویت نباشد، اما اگر اقدام او برای اخراج انگلیسیها و طبعا اعانت به دولت عثمانی است، و هدفش خروج بر سلطان نبوده، ایرادی ندارد. همانجا گفته است که شاهد عینی از قول خود مهدی سودانی نقل کرده که «لَستُ أَنا المَهدی المُنتظَر و إِنّما أنا قائِم لإظهارِ الحَقِ وَ إِقامهِ الشَریعهِ»
محمد احمد پیش از مرگش، عبدالله التعایشی را به جانشینی خود منصوب کرد. عبدالله التعایشی در نبردی که میان او و سپاه مصری- انگلیسی در ۱۸۸۸م رخ داد کشته شد. جانشین بعد او «علی ود حلو» بود که دومین جانشین وی به حساب میآمد.
گفته شده است که مهدی سودانی از حضور یافتن خود خدمت پیامبر (ص) در حال بیداری و گرفتن فرامینی از او یاد کرده است. همین طور خدمت خضر نبی (ع) و برخی از مشایخ در گذشته و حتی عزرائیل (ع) میرسیده است. مهم ترین حکمی که از رسول الله (ص) فرا گرفته همین است که اگر کسی مهدویت او را نپذیرد کافر شده است. تا جایی که خطاب به محمد الطیب البصیر در سال ۱۸۸۰م مینویسد:«فیأتی النبی(ص) وَ یَجلِس ُمَعی وَ یَقُولُ لِلأخِ المَذکُورِ: شَیخُکَ هُو المَهدّی، فَیَقُولُ إنّی مُؤمنٌ بِذلِکَ، فَیَقُولُ: مَن لَم یُصَدّق بِمَهدیّتِهِ کَفَرَ بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ قالَها ثَلاثَ مَرّاتٍ» همچنین در منشور دعوت او آمده است که رسول الله (ص) به من خبر داد که من مهدی منتظر هستم و در حضور خلفا و اقطاب و خضر و شماری از اولیائ من را روی کرسی خود نشاند، شمشیرش را به کمر من بسته، و ده فرشته برگزیده را مأمور تأیید من کرد و به عزرائیل گفت که همیشه در کنار من باشد. او در میدان جنگ پیشاپیش من حرکت میکند و در ایام دیگر، پشت سر من. خضر همیشه با من است. پیش روی ما هم رسول و خلفای چهارگانه و اقطاب اربعه و شصت هزار ولی از اموات هستند.[۱]
متن یکی از نامههایی که وی برای قبایل فرستاده، چنان و چندان ادعای مهدویت و نشانههای آن را بیان میکند که جای هیچ نوع تردیدی در ادعای مهدویت توسط وی را درست در قالب رایج آن، باقی نمیگذارد. «فَمِن العَبدِ المُفتَقَرِ مُحمّد المَهدِی بنِ عَبداللّهِ، إلی أَحِبائِهِ فِی اللّهِ المُؤمِنینَ بِاللّهِ وَ بِکتابه… أَخبرنی سَیّد الوُجودِ صَلّی اللّه عَلیه وَ سَلَّم بِأَن اللّهَ جَعَلَ لِی عَلیَ المَهدیهَ عَلامهً، وَ هی الخال عَلی خَدی الأَیمنِ… فَمَن لَه سَعادهٌ، صَدَّقَ بِأَنی المَهدِی المُنتَظَر…»[۲]
سلطان مصر، این قبیل مطالب را برای علمای الازهر فرستاد تا دربارهی وی حکم کنند. آنان نیز به صراحت مهدویت او را رد کردند. اشکال اساسی این بود که مهدی نباید در سودان قیام کند، بلکه مهدی در مکه ظهور خواهد کرد.
نکته مهم آن است که مهدی سودانی به هیچ روی متهم به تشیع نشده و باور مهدویت در او بیشتر متأثر از تصوف دانسته شده است. برخی از منابع، به سختگیریهای مذهبی او اشاره کرد و وی را متأثر از وهابیت نیز دانستهاند که چندان ثابت نیست. به هر حال، مهدویت که در سودانی ریشه داشت و بعد از نهضت او هم تأثیر زیادی گذاشت، ریشه در تسنن صوفیانه این دیار دارد. در گذشتههای دور نیز سودان و به طور کلی شمال افریقا، محل ظهور افکار مهدیانه بوده است.
داستان قیام متهمدی سودانی در دوره قاجار در ایران انعکاس زیادی یافت و اخبار آن در منابعی تاریخی آن دوره آمده و برخی از مقالات نشریات خارجی در این باره ترجمه و میان مردم انتشار یافت.[۳]
محمد احمد پس از اقامه حکومت اسلامی و استقرار آن عمر زیادی نکرد، وی بعد از شش ماه بر اثر بیماری در سال ۱۸۸۵ (م) رحلت کرد. بعد از او «خلیفه عبدالله التعاشی» زمام حکومت را به دست گرفت و به مدت ۱۳ سال حکومت کرد. بعد از آن دو مرتبه استعمارگران سودان را اشغال نمودند و دولت مهدوّیه طومارش در هم پیچیده شد. از جهت مردمی این حکومت جایگاه خود را از دست نداد، بلکه هر روز هوادرانش بیشتر و بیشتر میشدند. و تا کنون حزب انصار المهدی در سودان فعالیت دارد و مردم نسبت به امام المهدی مزعوم خود عشق میورزند.[۴]
قبر وی در منطقه «أم درمان» خارطوم است و همه روزه تعداد زیادی از مردم جهت زیارت به این مکان میآیند. از دیگر آثار امام المهدی که مورد توجه مردم است و بعنوان آثار باستانی از آنها حفاظت میشود، از منزل مسکونی، موزه، محل عبادت، محل تولد و قسمتی از سنگرهای که وی در آنها بر علیه استعمار میجنگید، میباشد.
سید جمال الدین اسد آبادی
در تعدادی از کتب که در خصوص جریان «الثوره المهدیه السودانیه» مطالبی نوشته اند، یک بحث بسیار جالبی مطرح کردهاند که، شیخ محمد احمد بن عبد اللّه در زمانی که سید جمال الدین در مصر با شیخ محمد عبده بود، وی چند سالی در مصر بوده است. بعضی گویند امام مهدی چهار سال در مصر بوده و از محضر این دو متفکر اسلامی استفاده کرده است. فلذا مهدی سودانی افکار مهدویت را از سید جمال گرفته و لکن در تطبیق آن منحرف شده است. ذکر میکنند سید جمال الدین دوبار از سودان بازدید کرده، و انگلیسیها پیشنهاد تولیت این کشور را به او دادهاند که مورد قبول سید جمال واقع نشد. لازم به ذکر است که سید جمال الدین بعد از قیام محمد احمد به اسم الدوله المهدویه چندین مقاله در این خصوص در روزنامه فرانسوی زبان بنام (L’intransigeant) به چاپ رساند، وی در مقاله اولش که در تاریخ ۸ دسامبر ۱۸۸۳ منتشر شد چنین میگوید:«الشخص الغامض محمد احمد الذی بَرَز خلف اسم المهدی منذعامین فی السودان…، ایشان در این مقاله بیان میکند که مسئله مهدویت یک حقیقت تاریخی است که محقق خواهد شد و با استدلالات زیادی از قرآن و روایات ثابت میکند آن مهدی موعود در وقت مقرر و با علم خدا ظهور خواهد کرد و این شخص و امثال او که ادعای مهدویت میکنند، مهدی واقعی نمیباشند، از نکات مهم این که سید جمال الدین اسدآبادی در این مقاله میگوید شاید این جریان مهدی سودانی از نقشههای انگلیس باشد تا این که اعتقاد مسلمانان را نسبت به مهدی واقعی متزلزل کند، چون این مهدی در چندین حمله به ترکها و انگلیسها شکست خورد، و در نهایت حکومت وی بدست انگلیسی ها برچیده شد، و مهدی واقعی در مقابل دشمنان خود شکست نمیخورد و همیشه پیروز است.[۵]
عکس العمل مسلمانان در مقابل مهدی سودانی
همانطور که گفته شد خبر ادعای مهدویت محمد احمد به سرعت در سراسر جهان اسلام و اروپا پیچید، وی با ارسال نامه به پادشاهان و رؤسای قبایل و شیوخ درخواست بیعت با خود را میکرد، محمد احمد نامه ای هم به «ناصرالدین شاه قاجار» نوشت که توسط «سید عبدالمطلب بن ادیب کاشانی» ترجمه شد و در سال ۱۳۰۱ هـ به پادشاه ایران اهداء شد، اصل نامه از طرف مهدی سودانی ارسال و توسط میرزا یوسف خان مستشار الدوله حاکم بوشهر برای ناصرالدین شاه ارسال شده است.[۶]
در آن زمان علماء در ایران و نجف و بسیاری از مناطق دیگر که این خبر رسیده بود موضع گرفته و در مقابل این فکر سخنرانیها کردند و مقالاتی را منتشر نمودند. در سودان هم بزرگان و متفکرین اظهار میداشتند که وی مجدد قرن و بقول اهل سنت مهدی نوعی است و مهدی واقعی خواهد آمد، این فکر بعد از فوت محمد احمد تقویت شد و از آن جهت که او نتوانست یک حکومت جهان شمول تشکیل دهد مردم در وی تشکیک کردند و او را مجدد القرن دانستند، از جمله کسانیکه بر این عقیده است نوه وی آقای «صادق المهدی رئیس جمهور اسبق سودان» میباشد، ایشان در یکی از شبکههای تلویزیونی عربی لبنان وقتی که خبرنگار در خصوص جدش سؤال کرد که آیا مهدی منتظر بوده یانه؟ صادق المهدی جواب داد که جدّ من آن مهدی موعودی که روایات به آن بشارت داده است نمیباشد، جدّ من مجدد القرن بوده که هر صد سال شخصی به جهت اصلاح جامعه اسلامی ظهور میکند.[۷] و جد من یکی از آنان میباشد.
از طرف دیگر بسیاری از عوام الناس بر آن باور بودند که محمد احمد همان مهدی موعود و منتظر است و با او بیعت کردند، و بعداً خود را به نام (انصار المهدی) معرفی کرده و تا به امروز آنان بر این باور باقی مانده و منتظر نزول مسیح هستند.
آثار الامام المهدی
میتوان گفت آثار محمد احمد دو قسم است: یک قسم آثار علمی اعم از کتب و نامههای وی به افراد وقبائل است که بعضی از تألیفات وی بطور خطی در مرکز دار الوثائق القومی السودانیه نگهداری میشود و برخی از آنها هم بچاپ رسیده است.
قسم دیگر از آثار محمد احمد بصورت بناهایی است که در مناطق مختلف سودان بالخصوص در منطقه ام درمان خارطوم وجود دارد، بعضاً به شرح ذیل است.
۱) محل تولد محمد احمد: منزلی که وی در آن به دنیا آمده است بعنوان آثار باستانی از نگهداری میشود. این محل در جزیره «اشراف» واقع در ولایت دنقلا است، این حقیر از این منطقه واین منزل بازدیدی داشته است.
۲) خلوه و غار امام المهدی واقع در جزیره «آبا». نزدیک شهر «رَبَک».
۳) سنگرهائی که ازآنجا به خارطوم حمله کرده و آن را آزاد ساختهاند، این آثار در حاشیه شهر ام درمان به طرف خارطوم واقع شده وتا کنون به عنوان اثار باستانی از انها حفاظت می شود.
۴) موزه و منزل وی، واقع در شهر ام درمان.
۵) مقبره محمد احمد، مزار او محل زیارت مردم میباشد که در روزهای دوشنبه و جمعه مریدین وی به جهت زیارت این مقام به این محل می آیند.
۶) منزل مسکونی وی در شهر ام درمان، این منزل با یک معماری سنتی وشرعی بسیار جذّاب ساخته شده است، مهمترین بخش آن این که راه ورود زنان وقسمت زنانه منزل با مردانه آن جدا است، بسیاری از سودانی ها منازل خود را طبق نقشه منزل امام مهدی می سازند وراه ورودی وقسمت زنانه منزل با مردانه آن کاملاً از هم جدا است، امام مهدی نسبت به اختلاط زن ومرد بسیار حساس بود واحکام بسیار سختی را صادر می کرد. برخی از احکام وی نسبت به زنان چنین است:
«و حرم علی النساء لبس الذهب و حثّهن علی التبرع به للجهاد. أما الفضه فإن استعمالها غیر متسحب…»
یکی از نویسندگان سودانی در خصوص امام مهدی چنین می نویسد: «وکان المهدی صارماً فی حَجر النساء و حجابهن، فمنع النساء من الخروج الی السوق و الطرقات و مَن تخرج بعد ثلاثه ایام من التنبیه تجلّد ۱۰۰ جلده. و المرأه التی تقف کاشفه الرأس أو تتحدث بصوت عال تجلد ۲۷ جلده. و نادی بعدم اتصال الرجل بالمرأه التی لیست له بها قرابه و حرم السلام النساء علی الرجل و قرر ۱۰۰ جلده للسلام والکف و ۵۰ جلده مع صیام شهرین أو عتق رقبه للسلام…»
۷- میدان عرضه یکی دیگر از آثار بجای مانده از دوران حکومت مهدی سودانی است، این میدان که در مقابل مقبره وی واقع شده برای سان دادن نیروهای وی ساخته شده و اسب سواران با تجهیزات نظامی گاه به گاهی قدرت خود را در مقابل امام المهدی نشان می دادند، انصار المهدی تا به امروز نیز جهت فراموش نشدن این سنت گاه به گاهی اسب سوارانی در این میدان رزمایش خود را نشان می دهند.
۸- از آثار بجا مانده از مهدویت سودانی لباس مخصوصی است که اغلب انصار المهدی ها آن را می پوشند و بخاطر راحتی آن بسیاری از مردم نیز از آن استفاده می کنند، شکل این لباس طوری است که دارای دکمه نمی باشد و یک جیبی در جلو و عقب آن است و هر طرف انسان آن را بپوشاند جلو و عقب آن مشخص نمی شود. و سبب دوخت این نوع لباس چنین نقل می کنند که طرفداران مهدی سودانی این قدر خود را آماده و حاضر در رکاب وی می دانستند که اگر از طرف امام مهدی دستوری صادر شد که بایستی بالفور حضور پیدا کنند، در پوشیدن لباس معطل نشوند چون این لباس به هر نحوی بپوشند عقب و جلوی آن به یک شکل می باشد.
[۱]. منشورات المهدیه، محمد إبراهیم أبو سلیم، دار الجیل بیروت، ۱۹۷۹، ص ۱۰۵٫
[۲]. همان، ص ۹۹٫
[۳]. مهدیان دروغین- رسول جعفریان، ص ۲۰۸٫
[۴]. سید محمد شاهدی- سودان کشور حافظان قرآن- ص ۱۸۵٫
[۵]. الشیعه فی شمال افریقیا- جاسم عثمان مَرغی- ۱۶۹٫
[۶]. کتابخانه ملی، تهران، فهرست، ج۳، ص ۴۵۵٫
[۷]. سید محمد شاهدی- شنونده مصاحبه (نگارنده).
نظر بدهید